تلاوت زیبای سوره مبارکه فجر با صدای استاد محمدصدیق منشاوی
این تلاوت در سال 1966 میلادی در کشور کویت اجرا شده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَالْفَجْرِ ﴿١﴾
سوگند به سپیدهدم
و به شب های دهگانه
و به زوج و فرد
و به شب، هنگامی که میگذرد.
هَلْ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ ﴿٥﴾
آیا در آنچه گفته شد سوگندی برای خردمند هست؟
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ﴿٦﴾
آیا ندانستهای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟
و [با آن شهر] اِرم که دارای کاخهای باعظمت و ساختمانهای بلند بود؟
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴿٨﴾
همان که مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟
وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿٩﴾
و با قوم ثمود آنان که در آن وادی [برای ساختن بناهای استوار و محکم] تختهسنگها را میبریدند؟
وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ ﴿١٠﴾
و با فرعون نیرومند که دارای میخهای شکنجه بود؟
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ ﴿١١﴾
همانان که در شهرها طغیان و سرکشی کردند؟
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ ﴿١٢﴾
و در آنها فساد و تباهکاری فراوانی به بار آوردند؟
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿١٣﴾
پس پروردگارت تازیانه عذابهای گوناگون را بر آنان فروریخت.
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿١٤﴾
بیتردید پروردگارت در کمینگاه است.
اما انسان هنگامی که پروردگارش او را بیازماید و گرامیش دارد و نعمتش بخشد میگوید: پروردگارم [چون شایسته و سزاوار بودم] مرا گرامی داشت
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿١٦﴾
و اما چون او را بیازماید و روزیش را بر او تنگ گیرد گوید: پروردگارم مرا خوار و زبون کرد.
كَلَّا ۖ بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿١٧﴾
اینچنین نیست که میپندارید، بلکه [زبونی، خواری و دور شدن شما از رحمت خدا برای این است که] یتیم را گرامی نمیدارید
وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿١٨﴾
و یکدیگر را بر طعام دادن به مستمند تشویق نمیکنید
وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا ﴿١٩﴾
و میراث خود را [با میراث دیگران بیتوجه به حلال وحرام بودنش] یکجا و کامل میخورید
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠﴾
وثروت را بسیار دوست دارید.
كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿٢١﴾
اینچنین نیست که میپندارید، هنگامی که زمین را به شدت درهم کوبند
وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿٢٢﴾
و [فرمان] پروردگارت برسد و فرشتگان صف اندر صف حاضر شوند
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٢٣﴾
در آن روز دوزخ را بیاورند، در آن روز انسان متذکّر شود و کجا این تذکر برای او سودمند افتد؟!
يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴿٢٤﴾
میگوید: ای کاش برای این زندگیم [عبادت خالصانه و کار نیک] پیش فرستاده بودم.
فَيَوْمَئِذٍ لَا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿٢٥﴾
پس در آن روز هیچکس چون عذاب کردن او عذاب نکند،
وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿٢٦﴾
و هیچکس چون به بند کشیدن او به بند نکشد.
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾
ای جان آرام گرفته و اطمینان یافته!
ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾
به سوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم از تو خشنود است، باز گرد.
پس در میان بندگانم درآی
و در بهشتم وارد شو.
دیدگاهتان را بنویسید