امین، امانت‌دار وقت شما...1403-01-10
اشتراک گذاری:

نزول قرآن، دفعی یا تدریجی

این احتمال وجود دارد كه قرآن نزول هاى گوناگونى داشته باشد؛ زیرا در بسیارى از روایات شیعه و سنّى چنین امرى مورد تأكید قرار گرفته است.

جلال الدین سیوطى گوید:

در نحوه انزال قرآن از لوح محفوظ سه قول وجود دارد:

نظریه اول: – كه از همه صحیح تر و مشهورتر است – قرآن به صورت یكپارچه در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده و سپس به تدریج در مدت ۲۰ یا ۲۳ یا ۲۵ سال (به حسب اختلافى كه در مدت اقامت پیامبر در مكه بعد از بعثت وجود دارد) نازل گشته است.

به نقل از ابن عباس، گفته شده كه قرآن یكباره نازل شده و در بیت العزّه در آسمان دنیا قرار گرفته و سپس جبرئیل آن را در جواب سخن مردم و اعمال آنها بر پیامبر نازل فرموده است.

نظریه دوم: قرآن در شب بیستم، یا بیست و سوم، یا بیست و پنجم از هر ماه رمضان به آسمان دنیا نازل شده است؛ به طورى كه در هر شب قدر خداوند مقدار آیاتى را كه نزول آن را در طول سال مقدّر فرموده بوده نازل مى كرده است و بعد همین آیات به تدریج در طول سال نازل مى شده اند.

نظریه سوم: مراد از نزول قرآن در ماه رمضان، ابتداى نزول آن بوده است كه به تدریج پس از آن به صورت متفرق، آیات قرآن نازل شده است.[۹]

در روایاتى كه از طرق امامیه نقل شده است از نزول قرآن به بیت المعمور نام برده شده و در بعضى از آنها گفته شده كه بیت المعمور در آسمان چهارم قرار دارد. این كه آسمان چهارم كجاست و واقعیتِ بیت المعمور چیست، براى ما روشن نیست. از این روایات تنها به دست مى آید كه جایى به نام آسمان چهارم و بیت المعمور وجود دارد كه قرآن در شب قدر آن جا نازل گشته است.

علّامه طباطبائى در این رابطه، نظریه دیگرى دارد كه خلاصه آن چنین است:

از تدّبر در آیات مربوط به نزول قرآن در شب مبارك قدر از ماه رمضان و تعبیر «انزال» در هر سه آیه در مقابل «تنزیل» برمى آید كه نزول دفعى از قرآن مراد است (باب تفعیل براى كثرت به كار مى رود به خلاف افعال) و این بدان خاطر است كه قرآن داراى حقیقتى فوق فهم عادى ماست. از آیه اول سوره هود چنین حقیقتى استفاده مى گردد آن جا كه مى فرماید: كتاب أحكمت آیاته ثم فصّلت من لدن حكیم خبیر؛[۱۰] كتابى است كه آیات آن استحكام یافته، سپس از جانب حكیمى آگاه به روشنى بیان شده است.

در آیه، اِحكام در مقابل تفصیل قرار گرفته و معناى آن عدم تفصیل است؛ یعنى قرآن در یك مرحله، اَجزا و فصول نداشته و این تفصیل و جزئیات آیات كه اكنون در قرآن مشاهده مى كنیم، پس از مرحله اِحكام بوده است. آیات ۵۳ اعراف و ۳۹ یونس نیز به همین مطلب دلالت دارند و از همه این آیات واضح تر آیات سوره زخرف است:

( حم والكتابِ المبین إنا جعلْناه قرآناً عربیا لعلَّكم تعقلون وإنّه فى اُمّ الكتابِ لَدَینا لَعَلِىٌّ حكیمٌ ) .[۱۱]

این آیات بیانگر این امر است كه كتاب مبین در ام الكتاب، لفظ عربى نبوده و تفصیل و اجزا نداشته و تنها براى فهم بشر به لسان عربى درآمده است. این آیات و آیاتى دیگر موجب مى گردد كه ما بگوییم مراد از انزال قرآن در ماه رمضان، انزال حقیقت كتاب آسمانى به قلب مبارك پیامبر به صورت یك مرتبه و دفعى مى باشد؛ همان گونه كه قرآن مُفَصَّل، به تدریج در طول مدت نبوّت، بر قلب آن حضرت نازل گشته است.[۱۲]

علّامه، آیه( ولاتعجَلْ بِالقرآنِ مِنْ قبل أن یقْضى إلیكَ وَحیه ) ؛[۱۳] و آیه( لاتحرّكْ بهِ لسانَك لتعجلَ بهِ إنّ علینا جمعَه وقرآنَه ) ؛[۱۴] را دلیل بر این مى داند كه چون حقیقت قرآن قبلاً بر قلب پیامبر نازل شده بوده، پیامبر نوعى آگاهى به آن چه بر او نازل مى شده داشته و به همین جهت از تعجیل در قرائت قرآن قبل از پایان یافتن وحى، نهى گردیده است.[۱۵]

ب) نزول تدریجى

آن چه گفتیم مربوط به نزول دفعى قرآن و راه حل هایى درباره نزول قرآن در ماه رمضان بود. اما در مورد نزول تدریجى قرآن كریم، صرف نظر از این كه از نظر تاریخى، بدیهى و قطعى است كه آیات قرآن در زمینه ها و مناسبت هاى مختلف نازل گشته اند، آیاتى از قرآن كریم نیز تدریجى بودن نزول را بیان مى كنند:

( وقرآناً فَرقْناه لِتقرأَهُ علَى الناسِ على مُكثٍ ونزّلْناهُ تنزیلاً ) ؛[۱۶]

و قرآنى (با عظمت را) بخش بخش (بر تو) نازل كردیم، تا آن را به آرامى بر مردم بخوانى و آن را بتدریج نازل كردیم.

( وقالَ الذین كفرُوا لولانُزّل علیهِ القرآنُ جملةً واحدةً… ) ؛[۱۷]

و كسانى كه كافر شدند گفتند: «چرا قرآن یك جا بر او نازل نشده است؟ »

از این آیات روشن مى گردد كه قرآن یك مرتبه نازل نشده و همین امر باعث اعتراض كافران گشته است.

اینك با مقایسه میان دو گروه از آیات، یعنى آیات مربوط به نزول كلى قرآن درماه رمضان، و آیات مربوط به نزول تدریجى آن، معلوم مى گردد كه هیچ گونه تنافى و تضادى میان آنها وجود نداشته بلكه هر گروه ناظر به نوعى از نزول قرآن مى باشند.

به اقتضاى مسائل روزمرّه اقتصادى و اجتماعى و یا حوادثى نظیر جنگ و صلح، حكم هر حادثه اى در نزول تدریجى قرآن كریم بیان مى گردیده و دیگر نزول دفعى معنا نداشته است و وقتى حقیقت قرآن و كتاب مبین مطرح بوده نزول دفعى قرآن جلوه نموده است.

ج) رازهاى نزول تدریجى

چرا قرآن به تدریج نازل گشته است؟ كافران به خاطر همین تدریجى بودن نزول، لب به اعتراض گشودند. شاید به این دلیل كه كتاب آسمانى كه براى هدایت مى آید باید آغاز و پایانش معلوم باشد و یك مجموعه مدوّن به بشر عرضه گردد؛ یعنى اصول و فروعش، قوانین، احكام و اخلاقیاتش همه در یك جا مضبوط باشد.

راستى این فاصله ها در نزول آیات به چه دلیل صورت گرفته است؟

باید گفت، تدریجى بودن نزول، حكمت هاى متعددى داشته كه برخى از آنها عبارتند از:

۱. قرآن در پاسخ به اعتراض كافران، كه گفتند:( لَولا نُزّل علیهِ القرآنُ جُملةً واحدةً ) مى فرماید:( كذلك لِنُثبّتَ بهِ فؤادَك ) ؛[۱۸] این گونه (ما آن را به تدریج نازل كردیم) تا قلبت را استوار گردانیم.

نزول تدریجى آیات، مخصوصاً در موقعیت هاى بحرانى و در هنگامه ها و جنگ ها و تنگناها، بهترین دلگرمى و پشتوانه براى پیامبر بود و قلب مبارك آن حضرت را قوت مى بخشید. بدون شك آیاتى كه به آن حضرت توصیه به صبر و پایدارى مى كردند، اگر همه یكباره نازل مى شدند، تأثیر نزول همان آیات را به هنگام خطر و مواجهه نداشتند؛ مثلاً وقتى كه گفتار گمراهان ممكن بود، خاطر پیامبر را آزرده گرداند، آیه اى نازل مى شد و خطاب به پیامبر مى گفت:( فلایحزُنْك قولُهم إنّا نعلمُ مایسِرّون وما یعْلِنون ) ؛[۱۹] پس گفتار آنان تو را غمگین نگرداند. ما آن چه را پنهان و آن چه را آشكار مى كنند مى دانیم.

و یا پیامبرش را در موقع تكذیب از سوى افراد چنین دلدارى مى داد:( ولقد كُذّبت رسلٌ من قبلِك فصبرُوا عَلى ما كُذِّبوا وأُوذُوا حتى أَتاهم نصرُنا ) ؛[۲۰] و پیش از تو نیز پیامبرانى تكذیب شدند؛ ولى بر آن چه تكذیب شدند و آزار دیدند، شكیبایى كردند تا یارى ما به آنان رسید.

تكرار نزول چنین آیاتى براى پیامبر اطمینان بخش بوده است. البته همین قوت قلب و استحكام بخشیدن براى مسلمانان نیز به طریق اولى وجود داشته و نزول پیوسته و تدریجى آیات براى آنان نیز آرام بخش بوده است.

۲.( وقرآناً فرقْناه لِتقرأَهُ علَى الناسِ عَلى مكثٍ ) ؛[۲۱] و قرآنى (با عظمت را) بخش بخش (بر تو) نازل كردیم تا آن را به آرامى بر مردم بخوانى.

معارف اسلامى به ویژه آن دسته كه با عمل انسان ها در ارتباط است و قوانین فردى و اجتماعى را، كه موجب سعادت انسان در زندگى است، بیان مى كند، هنگامى از ثبات و دوام بیشترى برخوردار است كه از شیوه تدریج استفاده شود. بهترین نحوه تعلیم و كامل ترین شیوه تربیت همان است كه معارف دینى با بلندایى كه دارند، تدریجاً نازل گردند تا مردم آهسته اما پیوسته زندگى فردى و اجتماعى خویش را با آن هماهنگ كرده و به مرحله كمال خویش رسانند.

۳. یكى از رازهاى نزول تدریجى قرآن را مى توان «تحریف ناپذیرى» آن دانست. نزول تدریجى قرآن این امكان را فراهم مى ساخت تا اصحاب آیات قرآن را حفظ كنند. فصاحت و بلاغت قرآن از یك سو، و اهتمام و عنایت مسلمانان از سوى دیگر وقتى با نزول تدریجى آیات همراه مى گشت، صیانت و حفاظت از وحى الهى را قطعى مى ساخت.[۲۲]

۴. نزول بسیارى از آیات قرآن ارتباط و پیوستگى كامل با حوادث و رویدادهاى زمان پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله داشته و چون این حوادث تدریجاً به وقوع مى پیوسته، آیات نیز همزمان با آن یا متعاقب آن نازل مى گشته اند. این حوادث و وقایع را كه منجر به نزول آیات مى شده اند، «سبب نزول» یا «شأن نزول» نامیده اند.

******************************************************

[۹] الاتقان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۳۱-۱۲۹.

[۱۰] هود (۱۱) آیه ۱.

[۱۱] آیه ۱ – ۴.

[۱۲] ر. ك: المیزان، ج ۲، ص ۱۸-۱۶؛ و نیز زنجانى، تاریخ القرآن.

[۱۳] طه (۲۰) آیه ۱۱۴.

[۱۴] قیامت (۷۵) آیه ۱۶ و ۱۷.

[۱۵] المیزان، ج ۲، ص ۱۸.

[۱۶] اسراء (۱۷) آیه ۱۰۶.

[۱۷] فرقان (۲۵) آیه ۳۲.

[۱۸] همان.

[۱۹] یس (۳۶) آیه ۷۶.

[۲۰] انعام (۶) آیه ۳۴.

[۲۱] اسراء (۱۷) آیه ۱۰۶.

[۲۲] براى توضیح بیشتر، بخش «تحریف ناپذیرى» قرآن را مطالعه كنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *