وزیر نفت برای آنکه راهاندازی پالایشگاه ستاره خلیجفارس را به نام دولت و البته دوره فعلی وزارت نفت تمام کند، نه تنها تاریخ را تحریف میکند، بلکه با نقض نامه چند سال گذشته خود، همهچیز را فراموش کرده است.
یکی از افتخارات صنعتی تاریخ جمهوری اسلامی ایران، ساخت و راهاندازی بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان است؛ پالایشگاهی که در بندرعباس طراحی، ساخته و اجرا شد تا به واسطه راهاندازی آن، ایران از واردات بنزین و سایر فرآوردههای نفتی بینیاز شده و به صادرکننده بنزین تبدیل شود.
کلنگ این پالایشگاه در دولت گذشته به زمین زده شد، اما روند توسعه آن به دلیل انصراف سرمایهگذاران خارجی و صاحبان قرارداد، به کندی پیش رفت و تصمیم گرفته شد عملیات ساخت این ابرپروژه به شرکتهای ایرانی به سرپرستی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا واگذار شود. این پالایشگاه، سومین واحد پالایشی بود که در جمهوری اسلامی ایران ساخته میشد؛ دو پالایشگاه بندرعباس و شازند اراک در دوره دولت کارگزاران ساخته شد. دولت اصلاحات با توقف روند نهضت پالایشی، اجازه نداد هیج پالایشگاهی ساخته شود تا در هشت سال نخست حکومت زنگنه بر نفت، به میزان واردات بنزین کشور افزوده شود.
در دوره بعد از اصلاحات، پالایشگاه ستاره خلیجفارس ساخته شد و با پیشرفت ۷۰ درصدی تحویل دولت یازدهم شد؛ دولتی که چارهای جز تکمیل این پروژه نداشت و بر همین اساس، با تأخیرهای فراوان این پالایشگاه را به بهرهبرداری رساند.
در همین باره، جلیل سالاری قائم مقام اسبق شرکت ملی پالایش و پخش میگوید: «در سال ۹۶ گفتند فاز اول آن بهره برداری شده، در صورتی که تولید صفر بود. با توجه به اینکه تمامی تجهیزات و مسیر منابع مالی این پروژه قبلاً تأمین شده بود، ستاره خلیجفارس باید سال ۹۴ به بهره برداری میرسید، ولی آزمون و خطای آقایان باعث شد پروژه به سال ۹۷ کشیده شود. سال ۹۶ هم در واقع افتتاحش بدون تولید و به نوعی نمادین بود.»
وی ادامه داد: «زمانی که زنگنه وارد وزارت نفت شد، کلاً با طرح ستاره خلیجفارس مخالف بود و گفت این پروژه را به عنوان یک کیس به دانشگاه بدهند تا بررسی کنند و به مشاور عالی وزیر در امور پروژهها مأموریت داد که به این مسئله رسیدگی کند. او هم گروهی را برای بررسی گذاشت و بعد نامهای به زنگنه داد که این پروژه اصلاً مشکلی ندارد. بعد هم گفتند اگر برجام نبود این پروژه به بهره برداری نمیرسید. اینها شعارهایی بود که داده شد.»
چه میزان پیشرفت؟
زنگنه که علاقه دارد افتخار سایرین را به نام خود تمام کند، در جدیدترین اظهارات خود با بیان اینکه در دوره گذشته، یک اغتشاش مدیریتی در روند ساخت این پالایشگاه بهوجود آمده بود، اینگونه القا کرد که اصلاً در دولت گذشته اقدامی صورت نگرفته و هر چه بود در این دولت انجام شده است!
وی پیشرفت وافعی این پروژه را در سال ۹۲ بین ۳۰ تا ۴۰ درصد عنوان کرده، در حالی که شخص او در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۹۲، یعنی چند ماه پس از آغاز وزارتش، نامهای به جهانگیری معاون اول رئیس جمهور مینویسد و از صندوق توسعه درخواست منابع مالی میکند.
در این نامه زنگنه به صراحت میگوید، برای این پروژه تا تاریخی که عنوان میکند، ۳/ ۲ میلیارد یورو هزینه شده است و پیشرفت این پروژه را ۶۹ درصد عنوان میکند. ضمن اینکه براساس گزارشی که از طریق خود کارفرما و پیمانکار پروژه داده شده، این پروژه تا سال ۹۲، ۷۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است؛ یعنی رشد پیشرفتمان از سال ۸۸ بیش از ۱۹ درصد در هر سال بود.
تصویر این نامه که بارها در رسانهها منتشر شده، به وضوح نشان میدهد ادعای امروز وزیر نفت، با نامه کتبی او در سال ۹۲ چه تفاوت چشمگیری دارد، اما از آنجا که سیاسیکاری و مصادره افتخارات کشور به نام خود، باید کارنامهسازی رابه بار بیاورد، اینچنین جعل تاریخ و تحریفهای فنی میشود.
البته این نخستین بار نیست که وزارت نفت چنین رویکردی را پیاده میکند؛ وقتی فازهای پارسجنوبی هم با پیشرفتهای بالای ۷۰ درصد به دولت روحانی تحویل شد و دولت هم چارهای جز تکمیل آن نداشت، باز هم گفته شد که در دولت قبل «آشوب صنعتی» رخ داده بود و اگر زنگنه نبود، این پروژهها به ناکجا آباد میرسیدند!
وزیر نفت به ستاره خلیجفارس مینازد و از چند برابرشدن صادرات فرآوردههای نفتی طی سالهای اخیر میگوید؛ در تاریخ بماند وزیری که حتی یک پالایشگاه نساخت و هیچ پروژهای هم اجرا نکرد، خود را صاحب جهش پالایشی کشور میداند! وزیری که رسماً ساخت پالایشگاه را کثافتکاری میداند و خودش هم به آن افتخار میکند!
دیدگاهتان را بنویسید