قطعی برق و نبود برنامه هماهنگ منسجم برای حمایت صنعت برق از تولید صدای صنعتگران و تولیدکنندگان را درآورده است. خسارات کلان قطعی برق در حالی به صنایع تحمیل می شود که در چند سال اخیر بخصوص از سال گذشته تاکنون تولید و صنعت ایران درگیر مشکلات شدید ارزی هستند.
شایلی قرایی
به گزارش کسب و کار نیوز ، یک اقتصاددان در این رابطه می گوید: کمبود سرمایه گذاری کمبود برق را رقم زده است. کمیل طیبی افزود: تنش های سیاسی سرمایه ها را فراری داده است. همین کمبود سرمایه کذاری به کمبود برق منجر شده است. انتقال تکنولوژی در بخش برق انجام نشده و عقب ماندگی های بسیاری در این صنعت ایجاد شده است.
قطعی برق گلایه های زیادی را از سوی تولیدکنندگان و صنعتگران به سمت دولت روانه کرده است. به گفته فعالان بخش تولید، کارخانهها تعهدات تولید و برنامه تولید دارند و هنگامی که برق بهمدت ۴ تا ۵ ساعت قطع می شود، نمیتوانند به تعهدات خود عمل کنند و متحمل هزینه ها و خسارات فراوانی می شوند.
به هر ترتیب بیاعتمادی صنعتگران و ناامن شدن تولید در ایران یکی دیگر از پیامدها و تبعات قطع مکرر برق است. در شرایطی که دولت برای جذب بخش خصوصی و سرمایهها نیازمند اعتمادسازی است، این اتفاق تأثیری بسیار منفی خواهد داشت. قطعی برق و خاموشی ها در حالی اتفاق می افتد که مسوولان میگویند به دلیل مصرف بالای برق و گاز خانگی و تجاری ناچار به قطع برق در برخی مناطق شدهاند. برخی از کارشناسان اما قطعی برق را مرتبط با تولید بیت کوین توسط چینیها در ایران میدانند.
در این رابطه دبیر فدراسیون تشکلهای صنایع غذایی کشاورزی ایران با بیان اینکه اگر مشکل برق و آب در کشور وجود دارد، باید پیشبینی و برنامهریزی برای کاهش خسارت آن وجود داشته باشد می گوید: مواد اولیه تولیدکنندگان با قیمتهای بالا و بهسختی تأمین میشود اما برق بهراحتی و بهدفعات قطع میشود و به آنها آسیب میزند؛ در سال رفع مانعزداییها نباید بهراحتی برای تولیدکننده مانع ایجاد کرد.
اما طبق نظرسنجی انجام شده از بنگاههای اقتصادی کشور، قطعیهای برق در ماه اخیر معضل جدی برای فعالان اقتصادی بوده و خسارات زیادی را به دستگاههای تولیدی وارد کرده و تعویض و تعمیر هم با هزینههای بالا صورت میگیرد. (صنایع فلزی، صنایع نساجی، ماشینسازی و لوازمخانگی، پوشاک و چرم و…)
بر اساس این گزارش بهطورکلی در بخش صنعت به دنبال بازگشایی کسبوکارها اکثر تولیدکنندگان بهبود در تولید را ثبت کردند اما در این ماه علاوه بر موانع همیشگی مانند نوسانات قیمتی ناشی از تحریم، دو مشکل جدید یکی تغییرات احتمالی سیاستهای دولت طی ماههای آتی که طرف تقاضا را تحت تأثیر قرار داده و دیگری مشکل قطعی برق بوده است. تقریباً تمام فعالان اقتصادی از خساراتی که قطعیهای برق به دستگاههای تولیدی وارد کرده و هزینه بالای تعمیر تجهیزات گلهمند بودند بهویژه که این امر باعث شده تا با ظرفیت بسیار پایین تر از توان خود تولید کنند.
زیان تولید از خاموشی ها
کمیل طیبی، اقتصاددان
مهم ترین عاملی که ظرفیت تولیدی کشور در افزایش می دهد سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری داخلی و خارجی مشوق تولید و توسعه آن هستند. البته تحقق هر دو نوع هر دو نوع سرمایه گذاری نیاز به انگیزه دارد. اگر شرایط فراهم باشد انگیزه ها را برای سرمایه گذاری افزایش می دهد. اما اگر در محیطی بی ثبات و با ریسک افزایش هزینه باشد واکنش سرمایه گذاری منفی خواهد بود.
همچنین عوامل متعددی سرمایه گذاری را تشویق به حرکت به سمت تولید می کنند. به طور کلی سرمایه گذاری باید به صرفه باشد. در حال حاضر وقتی تورم بالاست امکان تامین مالی وجود ندارد و سرمایه گذاری هم صرفه اقتصادی ندارد. علاوه بر اینها شرایط بیرونی هم بر تولید و صنعت تاثیرات مهمی دارند. وقتی رشد خود اقتصاد پایین است اقتصاد کوچکتر است و توان تامین مالی و درآمدی کمتر و امکان فرصت های سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد.
تحریم های بین المللی، شرایط رکود حاکم بر اقتصاد هم انگیزه های تولیدی را کم می کند. رکودی که در سایه تورم ایجاد شده است به کاهش تولید دامن زده است. تنش های سیاسی هم سرمایه ها را فراری داده است. همین کمبود سرمایه کذاری به کمبود برق منجر شده است. انتقال تکنولوژی در بخش برق انجام نشده و عقب ماندگی های بسیاری در این صنعت ایجاد شده است.
در حال حاضر انتقال انرژی با تجهیزات فرسوده انجام می شود که قطعی برق تنها نتیجه ظاهری آن است. تاثیر بر تولید و کاهش تولید و رشد قیمت ها نتایج اصلی و پنهان این ماجرا است. بنابراین ضرر و زیان واحدهای تولیدی و صنعتی از قطع برق دو بخش آشکار و پنهان دارد.
ضرر و زیان ناشی از قطع برق واحدهای تولیدی و صنعتی بسیار هنگفت است و تولیدکنندگان را با مشکلات بسیار زیادی روبهرو کرده که عمدهترین آن افزایش هزینههای تولید است. سرمایه گذاری در صنعت برق باید در بخش خصوصی انجام شود. البته تولید آن نیز باید در این بخش انجام شود. متاسفانه از بخش خصوصی برای سرمایه گذاری و تولید برق حمایت نشده است.
از سوی دیگر ارزان بودن تعرفه برق هم مزید برعلت شده است. تعرفه برق با قیمت واقعی آن متفاوت است. همین به عاملی برای عدم رشد صنعت و تولید تبدیل شده است. برق مانند کالایی که قیمت بازاری باید داشته باشد شناخته نشده است. کشورهای زیادی هستند که انرژی های تجدیدپذیر و نو را جایگزین صنعت برق کرده اند اما در ایران این مهم دچارعقب ماندگی شده است. ناکارآمدی در بخش انرژی چه در مدیریت سرمایه گذاری و چه در تولید ضررهای هنگفتی به تولید و صنعت وارد کرده است. این در حالی است که عملکرد دولتها در زمینه تبدیل ایران به هاب انرژی و استفاده از توان تولید برق کشورهای همسایه هم بسیار ضعیف است
دیدگاهتان را بنویسید