امین، امانت‌دار وقت شما...1403-09-02
اشتراک گذاری:

وصیت نامه شهید حسن رجائی فر

شهید مدافع حرم حسن رجایی‌فر فرزند اصغر در چهارم تیر ماه ۱۳۵۴ در یکی از روستا‌های خوش آب و هوای کامی‌کلا از توابع بندپی‌غربی، شهر خشرودپی از شهرستان بابل متولد شد. دوران تحصیلاتش را در همان روستا و منطقه تا سطح دیپلم به پایان رساند و از آنجایی که به کار‌های الکتریکی و برق علاقه داشت، مهارت خاصی در این زمینه کسب کرد. در سال ۱۳۷۸ به عضویت سپاه درآمد، در دانشگاه نیز کارشناسی ارشد خود را در رشته مدیریت استراتژیک به پایان رساند.

در دی ماه ۱۳۹۴ بود که برای اولین بار راهی سوریه شد. پس از ۲۰ روز مبارزه از ناحیه کتف مجروح شد و برای معالجه و درمان به ایران بازگشت، ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ موعد دوم ماموریتش بود، پس از رزم سنگین ۲۲ روزه در مناطق عملیاتی حلب، خان‌طومان و دیگر مناطق عملیاتی سوریه مشغول رزم بود که در روز پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ به همراه ۱۲ نفر از همرزمان مازندرانی در منطقه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

در پی نقض آتش‌بس توسط عوامل تکفیری در اطراف حلب سوریه و حملات وحشیانه آن‌ها به شهرک خان‌طومان، ۱۳ مدافع حرم مازندرانی در درگیری با تروریست‌ها به شهادت رسیدند و ۲۱ نفر نیز در این درگیری مجروح و جانباز شدند. پیکر مطهر شهید رجائی فر به همراه چند تن از همرزمانش در منطقه ماند و حالا پس از گذشت چهار سال از شهادتش، طی عملیات تفحص پیدا شده و به کشور بازگشته است. متن وصیت نامه او در ادامه قابل مشاهده است:

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

به نام خدایی که آفریننده عالم هستی است و بر همه موجودی که در این دنیا وجود دارد، سرنوشتی معین کرده است. خدایا سرنوشت هر انسان و رساندن انسان به هر سرنوشتی دست توست و این انکار ناپذیر است و برای من هم سرنوشتی رقم زدی. خدایا مرا تا اینجا به خوبی نشان دادی و هرچه گفتم و کاری که می‌کردم ان‌شاءا.. جز رضایت خودت چیز دیگری نبوده. خدایا شبی نبود که به یاد فقرا نباشم. خدایا ایاک نعبد و ایاک نستعین. تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو یاری می‌جویم. سرنوشت من در دست توست، پس خدایا سرنوشت مرا خوب و با عزت رقم بزن تا در پیشگاه تو و اهل بیت (علیه السلام) شرمنده نباشم.

وصیت من به همه این است که؛ حامی ولایت باشید تا به کشور آسیبی وارد نشود. کاری نکنید به زبان گفته شود، ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند، بلکه با عمل نشان دهید. به زبان گفتن آسان است، ولی به عمل دشوار. به عالمان سر بزنید؛ زیرا دیدار با ابرار انسان را به خدا نزدیک می‌کند. به پدر و مادر نیکی کنید که خوشبختی دنیا و آخرت را برای شما رقم خواهد زد. به خواهران عرض می‌کنم که حجاب را رعایت کنید که حجاب مصونیت است نه محدودیت. به بزرگان احترام بگذارید که دعای بزرگان استجابت خواهد شد.

به مزار شهدا سرکشی و فاتحه خوانی کنید. به خانواده‌های شهدا سرکشی کنید؛ چون آن‌ها سرمایه کشور هستند. اخلاق نیکو پیشه گیرید که اخلاق نیک، پسندیده‌ترین رفتار در نزد خداست. به همدیگر کمک و یاری کنید و مشکلات همدیگر را بر طرف کنید. ببخشید تا خداوند ببخشد شما را. بپوشید گناهان دیگران را تا بپوشاند خداوند گناهان شما را. قرآن بخوانید و تا می‌توانید آن را سرلوحه زندگی خود قرار دهید؛ و در پایان وصیت روی صحبتم با محمد است؛ فرزند عزیزم، محمد آقا من خدا را شاکرم که فرزندی به من داد که به راه راست هدایت و حافظ قرآن شد. همین راه را ادامه بده که قرآن پشتیبان تو خواهد بود. هزینه اضافی را برای خود و تعلیم بچه‌ها و مدارس دارالقرآن صرف کن. پسرم هنگامی که شهید شدم، مرا در دامن دارالقرآن درویش آقای کامی‌کلا در صحن حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و همراه با یک تکه پارچه آن حضرت و جانمازی من دفن کنید. ان‌شاءالله که خداوند از شما راضی و در زندگی‌تان موفق باشید. برای من نماز و روزه بگذار و کسی که از من طلب دارد، از او رضایت بگیر.

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *