تاریخچه شب یلدا
در زمانهای کهن، که هنوز گاهشماری ماههای سیروزه پدید نیامده بود، ایرانیان حساب سال را با چلهبندیهایی نگاه میداشتند. آنها دو چلهی تابستانه و دو چلهی زمستانه داشتند که چلهی بزرگ زمستانه، از آغاز دیماه تا جشن سده بود
ایرانیان حساب سال را با چلهبندیهایی نگاه میداشتند. آنها دو چلهی تابستانه و دو چلهی زمستانه داشتند که چلهی بزرگ زمستانه، از آغاز دیماه تا جشن سده بود و چلهی کوچک زمستانه، از دهم بهمن تا پایان این ماه رخ میداد. با پایان بهمن، دورهی سرمای سالانه به پایان میرسید و دورهی گرمای بهاری آغاز میشد. ایرانیان چند هزار سال است که شب چله، آغاز چلهی بزرگ را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیدهدم بیدار میمانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم میکنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به خوابگاه میروند و لختی میآسایند.این شب، شب زایش خورشید است و خورشید، چهل روز پس از آن، با نیروی فراوان خواهد تابید و سرما را از میان خواهد برد.
آیین شب چله، از ایران به میانجیگری مهرپرستان رومی، به امپراتوری روم راه یافت و جشن «زایش خورشید شکستناپذیر» خوانده شد. جشن «زایش خورشید شکستناپذیر» پس از مسیحی شدن رومیها در سدهی چهارم میلادی ـ نخستین سدهی آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان ـ با تصویب پاپ، به عنوان روز «کریسمس» (مراسم میلاد مسیح) شناخته شد: چرا که تاریخ زایش عیسی مسیح برای مسیحیان مشخص نبود. اگر چه به واسطهی اشتباه محاسباتی گاهشماران رومی، این روز، چهار روز به نادرستی عقب افتاد و در 25 دسامبر قرار گرفت. این روز، چهار روز ـ و در سال های کبیسه سه روز ـ پس از شب چلهی راستین (شب 21 دسامبر) است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار میشدهاند. آیین آراستن «سرو» و «کاج» در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت، مخصوصاً «سرو» به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو میایستادند و پیمان میبستند که سال بعد، یک نهال سرو دیگر کشت کنند.
پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را «خور روز» [به معنای روز خورشید] و «دِیگان» میخواندند و به برگزاری جشن میپرداختند. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست میکشیدند که نمیخواستند احیاناً دست به بدی بیالایند؛ چرا که آیین مهرپرستی، در روز زایش خورشید، ارتکاب هر کار بد کوچک را گناهی بسیار بزرگ میشمرد. هرمان هیرت، زبانشناس بزرگ آلمانی که «دستور زبان تطبیقی زبانهای آریایی» را نوشته است ـ که پارسی از جملهی این زبانها است ـ نظر داده که نام دی – به معنای خداوند – به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه زایش دو بارهی خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک زبان گرمانیک (خانوادهی زبانهای آلمانی) و از خانوادهی بزرگتر زبانهای هندو اروپایی است. هرمان هیرت در آستانهی دیگان به دنیا آمده بود و به زادروز خود، که همزمان با زایش دو بارهی خورشید بود، مباهات بسیار میکرد.
فردوسی به استناد منابع خود، جشن شب چله و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:
که ما را ز دین بهی ننگ نیست / به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر / نظر کردن اندر شمار سپهر
آداب شب چله در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، میوههای خشکشده، خشکبار و تنقلات میخورند و با هم، گرد هیزم افروخته مینشینند تا سپیدهدم، بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی را بدهد، زیرا که به باور آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
واژهی سریانی «یلدا»، از دوران ساسانیان به کار رفته که متمایل بودند خط (الفبای از راست به چپ) سریانی را برای نگارش به کار بگیرند. «یلدا» – همان «میلاد» عربی به معنای «زایش» – زاد روز یا تولد است که از زمینهای مسیحی تهی نیست و اشاره به زایش عیسی مسیح در این شب دارد. باید دانست که هنوز در بیشتر نقاط ایران، به ویژه در خراسان و سیستان، برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای «شب یلدا» از واژه «شب چله» (چهل روز مانده به جشن سده در دهم بهمن) استفاده میشود. سنتهای «چلهنشینی» نیز از ریشهی این شب و آیینهای آن برخاسته است.
کتابنامه:
انجوی شیرازی، ابوالقاسم؛ (1379) جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران.
بهار، مهرداد؛ (1376) از اسطوره تا تاریخ، گردآوری و ویرایش ابوالقاسم اسماعیلپور، تهران.
فرهوشی، بهرام؛ (1383) جهان فروری: بخشی از فرهنگ ایران کهن، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم.
قاسملو، فرید؛ مقالهی «چله»، در: دانشنامهی جهان اسلام.
آیین های شب یلدا
از قدیم الایام شب یلدا یا شب چله را با مراسم ویژه ای گرامی می داشتند و اعتقادات خاصی درباره آن داشتند که از زیبایی و لطف فراوان برخوردار است؛ از جمله: خوانچه میوه عروس؛ تفأل و پیشگویی؛ شب نشینی؛ عمو چله جون
از قدیم الایام شب یلدا یا شب چله را با مراسم ویژه ای گرامی می داشتند و اعتقادات خاصی درباره آن داشتند که از زیبایی و لطف فراوان برخوردار است؛ از جمله:
خوانچه میوه عروسیکی از مراسم این شب، فرستادن خوانچه میوه از طرف خانواده داماد برای عروس بود. در این خوانچه ها، هفت رنگ میوه مانند انار، انگور، پرتقال، خربزه، سیب، گلابی و هندوانه می گذاردند و آنها را می آراستند و به وسیله طبق کشی به خانه عروس می فرستادند.
تفأل و پیشگوییدر دنبلید (donbalid) طالقان شب اول چله یا به قول خودشان «یکم چله شو» به تبری خانه (Tabri-Xane) یا تعبیر خانه می روند و فال می گیرند؛ به این ترتیب که چون شب چله فرا رسید، با صوابدید و نظر پیران و ریش سفیدان آبادی، ده نفر در تعبیر خانه حاضر می شوند و یک عدد آفتابه مسی یا به قول خودشان «قره آفتابه مسی» در وسط مجلس می گذارند و بعد هرکس، به خصوص دختران دم بخت، از «درجی» یا سوراخی که در تعبیر خانه است، نشانه ای مانند سکه، انگشتر، انگشتانه و از این قبیل به درون می اندازد و یک نفر از ده نفر ریش سفید آن را در آفتابه مسی می گذارد و بعد همراه با بیرون آوردن نشانه ها، با دیوان حافظ، فال هرکس را به نیت آن شخص که نشانه متعلق به اوست، می گیرند. بعد از اتمام کار، خانواده دخترانی که فال خوبی داشته اند، یک جعبه شیرینی با یک مجمعه میوه خشک مانند توت و کشمش به تبری خانه می فرستند و میان افراد تقسیم می کنند. این نحوه فالگیری مشابه فال «مهره و کوزه» است که در سایر نقاط ایران مرسوم است.
نوع دیگری از تفال به این ترتیب اجرا می شود که یک تکه پارچه تازه آب ندیده می آورند و یکی از زنان مسن و با کمال که شعر از حفظ دارد، می خواند و دختربچه کوچک و معصومی روی همان پارچه آب ندیده سوزن می زند. حاضران مجلس نیت می کنند و خواندن هر شعر که تمام شد، کسی که نیت کرده، آن شعر را جواب نیت خود می داند. اشعار زیر را معمولاً برای فال سوزن می خوانند:
سر کوچه پسندت کردم ای گل
کوتاه بودی، بلندت کردم ای گل
ترش بودی مثال آب لیمو
به مثل خرده قندت کردم ای گل
جواب فال: اعتماد و اطمینان داشته باش.
سفید مرغی بودم بر شاخ پسته
فلک سنگی زده بالم شکسته
فلک بالی بده پرواز گیرم
در دروازه شیراز گیرم
جواب فال: مسافر باز خواهد گشت.
از کوچه درآمدی و می رقصیدی
کارد و قمه و کیسه به ما بخشیدی
کارد و قمه و کیسه به ما نفتاده
عید و من و توبه قربان افتاده
جواب فال: صفا رفت و جدایی پیش خواهد آمد.
شب نشینیدر نقاط مختلف قبل از فرارسیدن شب اول چله بزرگ شیرینی و خربزه و هندوانه و پرتقال و سیب و انار تهیه می کنند و پلو می پزند. در «غیاث آباد گرمسار» بعد از خوردن شام، شیرینی و میوه ای را که دارند، روی سفره مخصوص می چینند. نخست از آن برای فرزندانی که در خانه نیستند (مثل دختری که شوهر کرده و پسری که زن گرفته است)، سهمی کنار می گذارند، مشروط بر اینکه در شهر و دیار دیگری نباشند و مقیم محل باشند. آن وقت به خوردن شیرینی و میوه می پردازند. در «خمین» و آبادیهای آن مانند «پشتکوه» و «فرنق» و «گوشه محمد مالک» شب چله تمام مردم از هر جا که باشند، به خانه های خود می آیند تا با خانواده شان باشند. در اراک آخرین روزهای پاییز را که کوتاهترین روزهای سال هم هست، «شکمبه شورون» می گویند؛ چون در قدیم خانواده ها روز آخر پاییز شکمبه ای می خریدند و زن خانه آن را کنار نهر می برد و می شست و تا می رسید به خانه شب می شد. اهل خانه که می پرسیدند: «شام چی داریم؟» بانوی خانه می گفت: «چیزی نداریم. امروز، روز شکمبه شورون بود، نرسیدم غذا درست کنم.» از این روی به آخر پاییز «شکمبه شورون» می گویند.
عمو چله جوندر دره میانه «سفلی ملایر» دو روز مانده به شب چله، تمام اهل آبادی هر چه فرش و لحاف کثیف دارند، در رودخانه می ریزند و تمیز می کنند و به این امید هستند که عموچله در شب چله به عنوان میهمان به خانه آنان بیاید. شب چله نزدیک غروب آفتاب، باید تمام درها و دریچه خانه ها باز باشد، وگرنه عمو چله جون قهر می کند و به خانه شان نمی آید. موقع خوردن شام، باید پسر کوچک خانه برود بیرون از منزل و سه مرتبه صدا بزند: «آهای عموم چله جون، اجازه هست شام بخوریم؟»
آنگاه باید پدر و مادر یکصدا بگویند: «فرزند جان، عمو چله اجازه داد!» و مشغول خوردن شام می شوند و پس از آن، به صرف شیرینی و میوه می پردازند و مقداری از آنها را در ظرفی می ریزند و به بام خانه می روند و می خوانند: «چله چله جون / امشبی مهمون / دیه درادور / روسو، بیاوون.»
یعنی: چله چله جون، امشب مهمانی، دیگر بیا بیرون به طرف بیابان.
دو ساعت مانده به نصف شب، پیرمردی بالای بام می رود و جار می زند: «خدا پدرتان را بیامرزد، همگی جمع بشوید. عمو چله جون را از آبادی با احترام تمام بیرون کنیم.» در این وقت مردم ده جمع می شوند و اسبی یا الاغی می آورند و پالان رویش می اندازند و کسی را به نام «عمو چله» انتخاب می کنند و یک دست لباس نو به او می پوشانند و سوار الاغ می کنند و این شعر را می خوانند: «چله برو به شادی / از این دیار و وادی / خدا نگهدارت باد / خدا نگهدارت باد!»
هنگام دور زدن، یک نفر ظرف بزرگی به دست می گیرد و جلو عمو چله می افتد و غذاهایی را که برای عمو چله ریخته و پشت در خانه ها گذاشته اند، بر می دارد و توی آن ظرف خالی می کند. پس از دور زدن، عمو چله به طرف رودخانه می رود و مردم هم پشت سرش راه می افتند. عمو چله این شعر را می خواند: «ای زن و مرد وادی / رفتم به خوشی و شادی / خداحافظ که رفتم / خداحافظ که رفتم.» لب رودخانه سهم غذای عموچله را به آب می ریزند و صلوات می فرستند و به آبادی بر می گردند و در مقابل آنها که می پرسند: «عمو چله جون را چه کردید؟» می گویند: «به شادی و تندرستی و دلخوشی رفت تا سال دیگر.»
شال اندازوندر آذربایجان در این شب بچه ها و یا تازه نامزدها «شال اندازی» می کنند؛ یعنی از سوراخ پشت بام یا پنجره و یا هر دریچه دیگری شال توی اتاق می آویزند و بدین ترتیب خواستار هدیه ای از صاحبخانه می شوند و صاحبان خانه ها نیز با رویی خوش و خندان مقداری آجیل و شیرینی به انتهای شال آنها می بندند و نیت خیر درباره شان می کنند.
شب یلدا و طب عامیانهابراهیم شکورزاده در کتاب عقاید و رسوم عامه مردم خراسان درباره شب یلدا می نویسد: به عقیده خراسانیها اگر کسی در این شب هنداونه و خربزه بخورد، تا سال بعد جگرش لک بر نمی دارد و کرمهای روده اش دفع می شود (همان عقیده ای که در اکثر نقاط ایران در بین مردم راجع به میوه های شب یلدا وجود دارد). اگر در شب چله هویج و گلابی و انار و زیتون سبز بخورند، در تابستان سال بعد، از گزنه جانوران به ویژه نیش عقرب در امان خواهند بود. اگر کسی در این شب انگور بخورد، در تابستان سال بعد گرما زده نخواهد شد. اگر کسی شب سیر ترشی بخورد، تا یک سال درد مفاصل نخواهد کشید. برای درمان چشم درد باید در این شب مبادرت به خوردن حلوا ارده کرد. اگر کسی دچار خونریزی لثه و خون دماغ باشد، با خوردن کاسنی و کلم، حتماً خونریزی اش قطع خواهد شد.
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.
یلدا
یعنی آخرین شب پائیز، نخستین شب زمستان، پایان قوس، آغاز جدی و درازترین شب سال. واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر، میترا) و رومیان آن را ناتالیس انویکتوس یعنی روز تولد (مهر) شکست ناپذیر نامند
نویسنده: محمود روح الامینیصبح صادق ندمد، تا شب یلدا نرود
سعدی
دی ماه، در ایران کهن، چهار جشن را در برداشت : نخستین روز ماه دی – که موضوع این جستار است – و روزهای هشتم، پانزدهم و بیست وسوم، سه روزی که نام ماه و نام روز یکی بود.
امروز، از این چهار جشن تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا، را جشن می گیرند. یعنی آخرین شب پائیز، نخستین شب زمستان، پایان قوس، آغاز جدی و طولانی ترین شب سال.
واژه یلدا سُریانی (syriac) و به معنی ولادت است. ولادت خورشید ( مهر، میترا ) و رومیان آن را ناتالیس اینویکتوس یعنی روز تولد ( مهر ) شکست ناپذیر نامند.
بنابر باور پیشینیان، در پایان این شب دراز، که اهریمنی و نامبارکش می دانستند ( و می دانند )، تاریکی شکست می خورد، روشنایی پیروز و خورشید زاده می شود و روزها رو به بلندی می نهد، و : « … نام این روز میلاد اکبر است، مقصود از آن انقلاب شتوی است. گویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می شود، و آدمیان نشو و نما آغاز می کنند و “پری” ها به ذبول و فنا روی می آورند. »
زایش خورشید و آغاز دی را، آیین ها و فرهنگ های بسیاری از سرزمین های کهن آغاز سال قرار دادند، به شگون روزی که خورشید از چنگ شب های اهریمنی نجات می یافت و روزی مقدس برای مهر پرستان بود.
در سدۀ چهارم میلادی بر اثر اشتباهی که در محاسبۀ سال های کبیسه رخ داد روز 25 دسامبر را (به جای روز 21 دسامبر) روز تولد میترا دانسته و تولد عیسی مسیح را نیز در این آغاز سال قرار دادند. اشارۀ سنایی نیز به این تقارن است :
به صاحب دولتی پیوند، اگر نامی همی جویی که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا
بنابراین نویل اروپایی (سالروز تولد مسیح) همان شب یلدا است، و نویل واقعی، یعنی انقلاب شتوی در سی آذر برابر با بیست و یکم دسامبر است.
از مقاله ها و پژوهشهای فراوانی که دربارۀ یلدا شده، در لغت نامه دهخدا، چکیده ای از برهان قاطع، انندراج، حواشی علامه قزوینی بر آثار الباقیه شرح پور داود بر یشت ها، فرهنگ فارسی دکتر معین و یادداشت های مرحوم دهخدا آورده، که نقل آن بی مناسبت نخواهد بود :
یلدا لغت سُریانی است به معنی میلاد عربی، و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند، از این رو، بدین نام نامیده اند.( برای مطالع بیشتر در این باره و همچنین مطالعه در باره مسئله تأثیر زبانهای آرامی و سریانی در زبان قرآن توجهتون رو به این مقاله جلب میکنم) باید توجه داشت که جشن میلاد مسیح که در 25 دسامبر تثبیت شده، طبق تحقیق، در اصل جشن ظهور میترا بوده که مسیحیان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد مسیح قرار دادند. یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شب های سال است. و در آن شب، یا نزدیک بدان، آفتاب به برج جدی تحویل می کند و قدما آن را سخت شوم و نامبارک می انگاشتند. در بیشتر نقاط ایران در این شب مراسمی انجام می شود. شاعران زلف یار و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی بدان تشبیه کنند. و از شعرهای برخی از شاعران مانند سنائی، معزی، خاقانی و سیف اسفرنگی، رابطه بین مسیح و یلدا ادراک می شود. یلدا برابر با شب اول جدی و شب هفتم دی ماه جلالی و شب بیست و یکم دسامبر فرانسوی است.
انگیزه های پایدار ماندن این جشن را می توان، از جمله بدین گونه برشمرد :
1- شب زایش خورشید ( مهر ) است، از باورهای دینی کهن.بیشتر بخوانید:یلدا در ایران باستان
2- بلند ترین شب سال، یعنی طولانی ترین تاریکی است، نشانۀ اهریمنی شبی شوم و ناخوشایند که از فردا به کوتاهی می گراید.
3- پایان برداشت محصول صیفی و آغاز فصل استراحت در جامعۀ کشاورزی است. همۀ قشرها و گروههایی که از فراورده های کشاورزی و تلاش کشاورزان بهره مندند، در جشن نخستین روز دی ماه و برداشت محصول، در شگون و شادی کشاورزان شرکت می کنند.
« و … در این روز پادشاه با دهقانان و برزگران مجالست می کرد و در یک سفره با ایشان غذا می خورد، و می گفت (…) قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما می شود. »
آیین و جشن شب یلدا و یا شب چله بزرگ، تا به امروز در تمامی سرزمین کهنسال ایران و در بین همه قشرها و خانواده ها برگزار می شود.
یلدا را همچنین می توان جشن و گردهمایی خانوادگی دانست. در شب یلدا خویشاوندان نزدیک در خانۀ بزرگ خانواده گرد می آیند. به بیانی دیگر در سرمای آغازین زمستان، دور کرسی نشستن و تا نیمه شب میوه و آجیل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش کردن از ویژگی های شب یلدا است.
جشن خانوادگی : برگزاری مراسم یلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آیینی خانوادگی است، و گردهمایی ها به خویشاوندان و دوستان نزدیک محدود می شود. در کتاب ها و سندهای تاریخی به برگزاری مراسم شب یلدا اشاره ای نشده است. ابوریحان بیرونی از جشن روز اول دی ماه، که آن را خرم روز نامند، در دستگاه حکومتی و پادشاهی یاد می کند و نامی از شب یلدا در میان نیست، که می توان به دلیل خانوادگی و همگانی و غیر رسمی بودن آن دانست.
کنار کرسی : بی گمان برای جوانان نسل امروز کرسی گذاشتن، کنار یا دور کرسی نشستن نیاز به توضیح و توصیف دارد. ابزارهای گرمازای تکنولوژی جدید – و نیز عامل های دیگر – کرسی و فرهنگ مربوط به آن را به دست فراموشی سپرده است. در زمستانها، استفاده از کرسی برای گرم کردن خانه و دور کرسی نشینی معمولا از شب یلدا، نخستین شب زمستان، شروع می شد و تا پایان چلۀ بزرگ – و در برخی خانواده ها تا پایان چلۀ کوچک – ادامه داشت. اعضای خانواده از کوچک و بزرگ، دور کرسی، که روی آن را میوه و آجیل پوشانده بود، می نشستند.
تا می توان ز فرش چو کرسی جدا مباش آتش به فرق ریز و مکن اختیار برف ( میرالهی همدانی )
خوراک : در همۀ جشن ها و آیین ها، در جامعه های ابتدایی یا متمدن، خوردن و آشامیدن بخشی از مشغولیت ها و سرگرمی های جمع را تشکیل می دهد.
برای شب یلدا، خوراک ویژاه ای نمی شناسم، و تهیه شام بستگی به وضع اقتصادی و روند تغذیه خانواده دارد. خوردنی های ویژه شب یلدا میوه های فصل تابستان چون خربزه، هندوانه، انگور، انار، سیب، خیار، به و مانند آن است. میوه هایی که می بایستی در این شب تمامی آنها بجز سیب و به خورده شود و چیزی برای فردا، یعنی فردای زمستان باقی نماند. میوه هایی را که شب یلدا بر آن می گذشت نمی خوردند.
به یاد دارم، تا سال 1323 که در کوهبنان ( از بخش های کرمان ) بودم، در خانۀ روستایی ما، خربزه و هندوانه و انار را در انبار گندم می گذاشتند و انگور را یا همچنان که بر درخت بود، در کیسه ها می کردند و یا در جایی خنک به بند می آویختند. و در شب یلدا تمامی آنها می بایستی خورده شود.
آجیل و شب چره که شامل دانه هایی چون گندم و نخود برشته، تخم هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجیر و توت خشک است، در بسیاری از شب نشینی ها، مهمانی ها و گردش ها فراموش نمی شد. ولی در شب یلدا می بایست ( و می باید ) بر سر سفره باشد. خوردنی های شب یلدا، در واقع، میوه و آجیل است نه غذا. برخی از خانواده ها در شب یلدا، پس از خوردن شام، برای شب نشینی شب یلدا به خانۀ خویشاوند بزرگتر می روند.
فال حافظ : یکی از رسم های شب یلدا، فال حافظ گرفتن است. اگر رسم ها و آیین های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ( که بایستی چنین باشد )، ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا – و نیز در تیرما سیزه شو ( جشن تیرگان در مازندران ) – در سده های اخیر به رسم های شب یلدا افزوده شده است.
فال حافظ گرفتن، در شب نشینی های زمستان و مناسبت هایی چون چهارشنبۀ آخر ماه صفر، چهارشنبه سوری، شب سیزده صفر، بعد ازظهر سیزده بدر، تیرما سیزه شو ( جشن تیرگان در مازندران ) نیز از باورهای همگانی است ر… و در شب یلدا گویا بیشتر وصف الحال است. ممکن است در شب یلدا، برای فال حافظ گرفتن، به خانً ملا و باسواد محل رفت :
در روستای کاورد دودانگه ساری، خواندن کتاب حافظ چندان رونقی ندارد. تنها در سال یک بار، آن هم در شب یلدا از دیوان حافظ فال می گیریم. برای فال گرفتن غروب شب یلدا همسایگان و نزدیکان، با آجیل و میوه به خانۀ ملای ده می رویم، که فال ما را گرفته و ببیند چه سرگذشتی دربارۀ ما نوشته است.
همه رسم ها و آیین های شب یلدا را ( بجز دور کرسی نشستن، که به اصطلاح نتوانسته است حرف خود را بر کرسی بنشاند ) تا آنجا که پژوهش ها اجازه می دهد، در همۀ شهرها و آبادی ها سراغ داریم.
پژوهش و مطالعۀ کمی دربارۀ برگزاری آیین ها و رسم هایی که همگانی است و جنبۀ خانوادگی دارد آسان نیست، و تنها می توان نمونه هایی انگشت شمار را مشاهده و مطالعه کرد.
امروز نمود برگزاری آیین و رسم شب یلدا را میتوان در روزهای بیست و نهم و سی ام آذرماه، در بازارها و فروشگاه های میوه و آجیل فروشی ها دید. این خریدها تا پاسی از شب یلدا ادامه دارد. در آخرین لحظه ها نیز کسانی را می بینیم که از سر کار برگشته و میوه هایی چون خربزه و هندوانه و انار را که به آسانی نمی توان در بخچال نگهداری کرد، می خرند.
باشد که این جشن و آیین، که در حد جشن نوروز و به روایتی، خود جشن نوروز و سال نو بوده، با وجود اشاعه و دگرگونی های فنی و صنعتی امروز، به عنوان گوشه ای از نمودهای فرهنگی و قومی و تاریخی این مرز و بوم، به دست فراموشی سپرده نشود.
شب های غم آبستن روز طرب است یوسف روز ز چاه شب یلدا آید
منبع: فرهنگسرا
نگاهی به آیینها، آداب و رسوم و جشنهای شب یلدا
يلدا لغت سرياني است به معني ميلاد و چون شب يلدا، با ميلاد مسيح تطبيق ميكرده، از اين رو بدين نام ناميدهاند. بايد توجه داشت جشن ميلاد مسيح كه در 25 دسامبر تثبيت شده، در اصل جشن ظهور ميترا بوده
سنایی میگوید:
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
كه از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا
یلدا لغت سریانی است به معنی میلاد و چون شب یلدا، با میلاد مسیح تطبیق میكرده، از این رو بدین نام نامیدهاند. باید توجه داشت جشن میلاد مسیح كه در 25 دسامبر تثبیت شده، در اصل جشن ظهور میترا بوده كه مسیحیان در قرن چهارم میلادی، آنرا روز تولد عیسی قرار دادند.
در ایران باستان، برای دی ماه چهار جشن وجود داشت كه شامل روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم این ماه بود. اما امروزه، ایرانیان تنها نخستین روز دی ماه، یعنی درازترین شب اول زمستان كه ( شب یلدا، آخرین شب پاییز، پایان قوس، آغاز جدی ) است، را جشن میگیرند. در اصطلاح قدیم، شب اول زمستان را شب چله میگویند. مردم، زمستان را در حقیقت دوماه یا دوبخش میدانند كه 40روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را كه مصادف با جشن سده است، چله كوچك مینامند.
پیشینیان براین باور بودند كه در این شب، فرشته بدیها ( اهریمن) با فرشتهی خوبیها ( امشاسپندان ) به جنگ میپردازند و در این نبرد طولانی كه برابر درازترین شب سال است، بالاخره فرشتهی خوبیها، اهریمن را شكست داده و تاریكی از روشنایی شكست میخورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشید، آغاز میگردد. زایش خورشید و آغاز دی را، آیینها و فرهنگهای بسیاری از سرزمین كهن، آغاز سال قرار دادهاند و به شگون روزی كه خورشید از چنگ شبهای اهریمنی نجات مییافت، روزی مقدس برای مهرپرستان بود.
جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشنی است كه همواره در میان ایرانیان پایدار مانده است و علت پایداری آن را میتوانی:
– باور دینی كهن مهرپرستان یعنی زایش خورشید و مهر دانست.
– پایان كار كشاورزان و برداشت محصولات خود و آغاز فصل استراحت آنها دانست كه با مهاجرت روستاییان به شهر، این جشن كه یادآور روزگاران گذشته ایرانیان است، به میان مردم شهر نشین نیز رخنه كرده و پایدار مانده است.
آیین شب یلدا در گوشه و كنار ایران زمینمردم ایران در شهرها و روستاهای مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ویژهی خود شب چله را جشن میگیرند، كه در اینجا به طور مختصر، به ذكر چگونگی برگزاری این جشن عمومی و خانوادگی در چند منطقه و شهر ایران میپردازیم:
خراسان: خراسانیها معتقدند كه در شب چله، باید از میوههایی كه دارای خواص ویژهای هستند خورد تا سال آینده خواص آنها در بدن باقی بماند. این میوهها شامل هویج، گلابی، انار، زیتون سبز، خربزه و هندوانه است، كه در میان میوهها، هندوانه از میوههای اصلی است كه باید در شب چله خورده شود. چراكه میگویند هندوانه « گرمیت مغز» و « سوزندگی جگر» را دفع میكند. همچنین معتقدند هركس در شب چله هندوانه بخورد جگرش لك برنمیدارد. البته بعد از خوردن هندوانه، رسم براین است كه پوست هندوانه را به پشت بام همسایه میاندازند تا اگر استطاعت خرید این میوه را ندارد پوست آنرا بتراشد و بخورد و این عمل تا بام همسایهی هفتم ادامه دارد. از مراسم دیگر این شب فرستادن خوانچه میوه است كه از طرف داماد و برای خانواده عروس فرستاده میشود. این خوانچه، پر از میوه با هدایای مناسب از قبیل قواره پارچه، دستبند یا گردن بند برای عروس است. در این خوانچه باید لااقل هفت رنگ میوه ( انار، انگور، پرتقال، سیب، گلابی، هندوانه و …) وجود داشته باشد.
شیراز: اكثر خانوادهها در شیراز همانند شهرهای دیگر ایران، این شب را به شب زندهداری میپردازند، آنها از دوستان و آشنایان خود دعوت میكنند و برای پذیرایی میهمانان سفرهای میگسترند كه بیشباهت به سفرهی هفت سین نوروز نیست. در این سفره آینه، قاب عكس حضرت علی، دولاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچی، كشمش، حلوای ارده و آجیل مشكل گشا، رنگینك، ارده شیره، خرما، انجیر، به همراه چند شاخه گل قرار میگیرد. غذای ویژه شیرازیها در این شب هویج پلو به همراه كشمش، مغز گردو و رب است. در این شب، همهی افراد خانواده تا دیر وقت به شوخی، گفتگو، خاطره گویی و مشاعره میپردازند و گرفتن فال حافظ بخصوص در این شب رواج فراوان دارد.
مازندران: دو روز مانده به شب چله، در نقاط مختلف مازندران مردم به تهیهی مقدمات این شب میپردازند و بعد از غروب آفتاب، آن شب را جمع شده و دور كرسی مینشینند و سالمندان حاضر در مجلس به تعریف از سردی زمستان و دورههای یخبندان گذشته، داستانها و افسانههای میپردازند. آنها بعد از صرف شام و چای، روی كرسی، سفرهای پهن میكنند كه در آن سفره، خوراكیهایی از قبیل: پرتقال، نخود برشته، كشمش، بادام شیرین، نارنگی، سیب، لیموترش، خربزه و هندوانه كه شاه میوه این مجلس است، به اضافه انواع تنقلات و شیرینیهای محلی وجود دارد. افراد خانوادهها به شوخی، بذله گویی و گفت و شنود و تفال به دیوان حافظ میپردازند. در پایان جشن، هر نفر با چشمهای بسته تعدادی گردو برداشته و هنگام خواب زیر تشك خود گذاشته و صبح گردوها را میشكند اگر مغز آن سفید و خوب بود، نیتاش برآورده میشود. همچنین در این شب برای دخترانی كه نامزد دارند، از طرف داماد « خرجی »میفرستند. داماد در این خوانچه، تمام چیزهایی كه برای شب چله لازم است به اضافهی ماهی و مرغ قرار میدهد و بعد از غروب آفتاب به خانهی همسر آینده خود میفرستد.
مردم مازندران معتقدند كه اگر در این شب ننه سرما گریه كند، هوا بارانی و اگر پنبههای توی لحاف را بریزد بیرون برف و اگر گردنبند خود را پاره كند تگرگ میبارد.
گیلان: در گیلان و شهرها و روستاهای آن، شب چله را جشن میگیرند، و هركس بنا به توانایی مالی خود میوه و آجیل تهیه میكند. میوهها شامل: انار، لیمو، پرتقال و هندوانه است. مردم گیلان، خوردن هندوانه را واجب و مفید میدانند. آنها هندوانههایی كه محصول بوستان خودشان بوده را برای شب چله در ساقههای برنج بافته شده نگه میدارند. افراد خانواده با چند خانواده كه خویش و قوم هستند، در یك جا برگرد سفرهای جمع میشوند وبه گفتگو و ترانه خوانی و بزن و بكوب میپردازند.
كسانی كه نامزد دارند برای همسر آیندهی خود « شب چله گر » میفرستند كه اگر این كار را نكنند به علت ترك رسم، مورد سرزنش خانوادهی عروس قرار میگیرند.
لرستان: مردم لرستان در شب چله، با گوسفند یا بوقلمونی كه برای شب چله، پروار و چاق كردهاند غذا تهیه میكنند. افراد خانوادهها به همراه بزرگان خانوادهها دور هم جمع میشوند، به گرفتن فال و تعریف داستان و خاطره میپردازند. آنها برای این شب مانند دیگر شهرهای ایران انواع تنقلات و میوهها، خربزه و هندوانه تهیه میكنند. در شب چله نیز نوجوانان و جوانان محلههای مختلف در لرستان، به گروههای دو یا چهار نفری تقسیم شده و به پشت بام خانهها میروند و از مسیر دودكش بخاریهای خاموش خانههای قدیمی یا جلو پنجرهها، شال میفرستند و با خواندن ترانههای مخصوص این شب تقاضای آجیل و تنقلات میكنند و صاحب خانه نیز مقداری از مواد خوراكی آن شب را به پرشال میبندد و با تكان دادن شال اشاره میكند كه بالا بكشند.
البته در همهی مناطق كشور در این شب و روز پس از آن، آیینهای ویژهای انجام میشود كه به سبب مختصر بودن این نوشتار، از وارد شدن به همهی آنها معذور بودیم. البته شباهت در آیینها. خود از دلایلی بود كه ما را به گزینش و ارائه آیینهای چند استان و منطقه محدود داشت.
منبع: http://ipc.aspu.ru
خواص آجیل شب یلدا
در شب یلدا، میوههای خشک یا آلبالو و آلوهایی که در فریزر نگهداری میشود، هم در سفره میگذارند. یکی از این میوههای خشک، انجیر است. این میوه مغذی و خوش طعم است و دارای ویتامینهای فراوان، مواد معدنی، چربی مفید
میوه خشک معروفدر شب یلدا، میوههای خشک یا آلبالو و آلوهایی که در فریزر نگهداری میشود، هم در سفره میگذارند. یکی از این میوههای خشک، انجیر است. این میوه مغذی و خوش طعم است و دارای ویتامینهای فراوان، مواد معدنی، چربی مفید و مواد قندی است.
ضد سرطان است و خوردن آن باعث افزایش ادرار میشود. انجیر برای افرادی که قند خونشان پایین است و یک باره احساس ضعف میکنند، مناسب است، زیرا قند آن به سرعت از روده کوچک جذب میشود. همچنین ملین بسیار خوبی است.
در طب قدیم از آن به عنوان گرمی یاد میکردند و اغلب آن را با بادام یا گردو مصرف میکنند. مصرف انجیر برای از بین بردن بوی بد دهان نیز توصیه شده است. این میوه تعرق را زیاد کرده و سموم بدن را دفع میکند و خیسانده آن در شیر در موارد سرماخوردگی شدید بسیار مفید است.
آجیل هفت قلمآجیل، بخش چرب و خوشمزه سفره یلدا را تشکیل میدهد. بادام، پسته، فندق، گردو، نخودچی، کشمش و باسلوق، کمتر کسی را دچار وسوسه نمیکند، به خصوص که در شبهای سرد زمستان، خوردن آجیل شما را گرم میکند، در زیر به شرح خواص دو قلم از خوراکیهای موجود در آجیل شب یلدا میپردازیم:
میوهای که میخندد:پسته در اروپا بسیار گران است و کمتر شناخته شده است. مغز پسته از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و برای افراد گرم مزاج مناسب نیست، این میوه بسیار مقوی است و حاوی ویتامینهای B1 ، B3 و E و املاح مغذی شامل آهن، پتاسیم، فسفر و کلسیم است.
مغز پسته به دلیل دارا بودن آهن، خون ساز است و معمولاً به افرادی که از کمخونی فقر آهن رنج میبرند، مصرف آن توصیه میشود. همچنین آن را تقویت کننده نیروی جسمی میدانند.
از دیگر خواص پسته میتوان به وجود کوآنزیم کیو10 (10Q) اشاره کرد که نوعی آنتیاکسیدان است و در پیشگیری از بیماریهای قلبی نافع است.از سوی دیگر افرادی که مبتلا به نارسایی کبد هستند، مبتلایان به نقرس ، دیابت و ناراحتیهای کلیه باید از خوردن پسته خودداری کنند.
میوهای به شکل مغز:مغز گردو دارای پروتئین، قند، آب و چند اسید آلی، مقدار کمی اسانس و ویتامینهای A, B, C, D و E است. این میوه حاوی اسیدهای چرب مفید و املاح معدنی نظیر کلسیم، پتاسیم، منیزیوم و فسفر است، تا جایی که در برخی منابع، فسفر آن در رده منابع غنی ذکر میکنند.
گردو از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و از آن برای پایین آوردن کلسترول خون و پیشگیری از بیماریهای ریوی استفاده میکنند.
مصرف این میوه از تشکیل سنگ کلیه و سنگ کیسه صفرا جلوگیری میکند.
آجیلهای فریبندهآجیل و خشکبار جز خوراکیهای سنتی هستند که مردم عادت کردهاند، به صورت فلهای خریداری کنند. البته هرکس دلایل مخصوصی دارد، بعضی از افراد به نکاتی مثل این که «آجیل باز را میتوان از 50 گرم تا چندین کیلو و به میزان دلخواه خریداری کرد»، یا «آجیل باز قابل تست کردن است و در ضمن هزینهای هم برای بستهبندی نمیپردازیم» اشاره میکنند.
فروشندگان آجیل و خشکبار هم میگویند: «مشتریان باهوش، جنس را با دقت میبینند، آن را میچشند و بعد خرید میکنند.»
اما بد نیست بدانید آجیل و خشکبار قابلیت آلودگی به قارچی نظیر افلاتوکسین را دارند که واحدهای صنعتی با توجه به وجود پروانههای بهداشتی، ضوابط و دستورالعملها ملزم به اندازهگیری قارچ افلاتوکسین بر روی محصولاتشان هستند، اما در محصولات سنتی آجیل و خشکبار، این اندازهگیریها صورت نگرفته و محصول تولیدی قابل ردیابی نیست.
خودکشی در شب یلداالبته قرار نیست که شما در شب یلدا که شب سلامتی نام گرفته، در اثر مصرف بیش از حد خوراکیها یا استفاده از خوراکیهای آلوده بیمار شوید و طعم بلندترین شب سال را با بیماری و درد تلخ کنید، در زیر توصیههایی آورده شده که به شما کمک میکند تا از برخی موارد آزار دهنده پرهیز کنید:
1 – پوست میوههایی مثل انار و هندوانه را حتماً به دقت بشویید، چرا که خوردن انار آب لمبو و هندوانه در صورتی که آلوده باشند، هرگز لذت بخش نیست.
2 – اگر در آجیلی که می خرید، بادام زمینی بدون پوسته قهوهای و به شکل فلهای وجود دارد حتماً آن را پاک کنید و دقت کنید که در بین آن دانههای سیاه ریز وجود نداشته باشد.
3 – افرادی که از بالا بودن تریگلیسیرید خون رنج میبرند، بهتر است از مصرف دانههای چرب مثل پسته، بادام، گردو و… خودداری کنند.
4 – مصرف آجیل بو داده که حاوی نمک فراوان است به هیچ وجه به کسانی که فشار خون بالایی دارند یا از مشکلات کلیوی رنج میبرند، توصیه نمیشود.
5 – بهتر است در انتخاب آجیل دقت کرده و به عنوان مثال پستههایی که پوست بسیار زرد براق یا مغز قرمز رنگ شده دارند و یا تخمههایی که برای پررنگتر شدن از رنگهای مصنوعی در آنها استفاده کردهاند را خریداری نکنید.
6 – خوراکیهای شب یلدا به اندازه کافی متنوع و حجیم هستند، پس توصیه من به شما این است که یا شام را حذف کنید یا شام بسیار سبکی میل کنید.
7 – به خاطر داشته باشید که آجیل خام تا یک سال قابل نگهداری است، اما بعد از تفت دادن بهتر است هر چه زودتر مصرف شود.
منبع: سایت آفتاب
شب یلدا با حافظ
قرنهاست که طولانی ترین شب سال در خانه های ایرانیان با گرمی مراسم یلدا برگزار می شود مراسمی که هنوز گرمایش را به زندگی شهری ، عوض شدن روابط و حتی فاصله ها نداده است ، برای نسل جدید با تازگی و هیجان همراه است
قرنهاست که طولانی ترین شب سال در خانه های ایرانیان با گرمی مراسم یلدا برگزار می شود مراسمی که هنوز گرمایش را به زندگی شهری ، عوض شدن روابط و حتی فاصله ها نداده است ، برای نسل جدید با تازگی و هیجان همراه است و برای نسل قدیم ، غم شیرین گذشته را زنده می کند.
در باورهای قدیم ، شب یلدا طولانی ترین و تاریک ترین شب سال بود ، شب حمله اهریمن برای جلوگیری از تولد خورشید تلقی می شد و مردم در این شب به امید تولد خورشید بیدار می ماندند و شب زنده داری می کردند. شب یلدا و به تعبیری شب چله ، آغاز چله بزرگ است که از اول دی ماه تا 10 بهمن ادامه دارد و این 40 روز نیز سردترین روزهای سال اند که براساس همان باور قدیمی ، خورشید تازه به دنیا آمده باید بزرگ شود و برای گرم کردن زمین نیرو به دست آورد. چله کوچک نیز از 10 بهمن تا 20 اسفند ادامه دارد و ازاین رو کوچک خوانده می شود که سرمای هوا در آن کمتر است.
«شب یلدا از سنتهای زیبایی است که توانسته همراه با دستاوردهای جدید هنری و علمی دنیای نوین ، از گذشته های دور خود را حفظ کند.» محمدرضا یوسفی ، نویسنده و محقق ادامه می دهد: شب یلدا از جمله سنتهایی است که به دلیل نوآوری و زیبایی که در ذات خود دارد ، توانسته است ، به رغم همراهی با گونه های متفاوت اجتماعی ماهیت خود را حفظ کند. وی به ایسنا می گوید: شب یلدا حلقه ارتباطی فصلی و نسلی است بنابراین از گذشته های دور با انواع بازی در زندگی های شبانی و روستایی همراه بوده است ؛ یعنی برپایی بازی هایی همچون «کوزه گلی» از سرمای زمستان و زندگی طولانی در خانه ها خبر می داد. یوسفی اظهار می کند: نماد شب یلدا هندوانه است. میوه ای با پوشش سبز که درون آن قرمزی ویژه ای دارد و این قرمزی نشان گرما و خورشید و نمادی از زندگی و حرکت است و این سرخی در کنار برودت بویژه در گذشته اهمیت ویژه ای داشته است.
یلدا با حافظمصطفی رحماندوست ، نویسنده و شاعر اعتقاد دارد تنها خانواده های بافرهنگ به سنت حافظ خوانی و شاهنامه خوانی در شب یلدا وفادار مانده اند. وی می گوید: شب یلدا بر دو پایه استوار است ؛ خوردن میوه ها و تنقلات که البته انتخاب هر کدام از آنها فلسفه خاصی دارد و دور هم جمع شدن و گپ زدن که معمولا با حافظ خوانی همراه است.
وی معتقد است ، در گذشته هم فقط افراد فرهیخته و اهل سواد و دانش این شب را با حافظ خوانی و شاهنامه خوانی توام می کردند ، چرا که همه خانواده ها اهل سواد نبودند تا کارهایی مثل حافظ خوانی برایشان لذتبخش باشد. رحماندوست می گوید: در حال حاضر نیز وضعیت کمابیش به همان منوال است ، یعنی به استثنای خانواده هایی که به فرهنگ و فکر اهمیت می دهند ، بقیه کماکان همان روش را دنبال می کنند و بیشتر هم و غم خود را بر تقویت شکمی قرار می دهند. وی ادامه می دهد: اگرچه بررسی تطبیقی در زمینه حافظ خوانی در گذشته و حال ممکن نیست ، ولی می توان ادعا کرد در حال حاضر فقط خانواده های بافرهنگ به این جنبه شب یلدا می پردازند. برعکس این اظهارنظر، محمد آقاپور ، مردم شناس ، معتقد است : مراسم حافظ خوانی در این شب متعلق به طبقه خاص و اهل ادب و فرهنگ نیست ، چرا که تقریبا در تمام منازل ، کتاب حافظ وجود دارد و نه فقط مختص این شب نیست بلکه اصولا مردم به حافظ خوانی و فال حافظ اعتقاد دارند. به گفته وی ، در عامه مردم باور و اعتقاد به فال حافظ بسیار قوی است.
منبع: جام جم
شب یلدا برگی از تمدن كهن ايران
اهالی مهربان و بی ادعای این مرز و بوم، روزگاری نه چندان دور، در میان همه سردی و سیاهی زمستان، شبی را پاس میداشتند که پیش از هر چیز نمایشگر انس و الفتی بود که کودکان سرخوش و بزرگترهای سبک خیال آن زمان
اهالی مهربان و بی ادعای این مرز و بوم، روزگاری نه چندان دور، در میان همه سردی و سیاهی زمستان، شبی را پاس میداشتند که پیش از هر چیز نمایشگر انس و الفتی بود که کودکان سرخوش و بزرگترهای سبک خیال آن زمان، در زیر لحاف سنگین کرسی و بوی زغال سوخته زیر آنرا حس میکردند. داستان کهنه و دوست داشتنی شبهای دوری است که همه اهالی یک فامیل، آن را به نشانه عشق و صداقت نهفته در دلهای بی ریا، در جمع ساده و مهربان خود نقل میکردند سوقات آن روزهای دور، یادگاری از همه آیینهای فراموش شدهای است که امروز در کم رنگترین وجه خودنمایی میکند.
ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبتهای خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیدههای اهریمنی میپنداشتند. شب یلدا یا «شب چله» شب اول زمستان و درازترین شب سال است و فردای آن با دمیدن خورشید، روزها بزرگتر شده و تابش نور ایزدی افزونی مییابد. این بود که ایرانیان باستان، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا میکردند.
در سراسر ایران زمین جایی نیست که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم نباشد، هندوانه میوهای است که هیچ گاه از قلم نمیافتد، زیرا عده زیادی از مردم معتقدند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله بزرگ و کوچک در زمستان پیش رو سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد. برگزاری این شب در جای جای ایران از تنوع برخوردار است، یکی از مراسم مشترک بردن هدیه شب چله از سوی خانواده داماد برای تازه عروسان است که به نشانه پایبندی و علاقه خانواده داماد به وصلت انجام شده است. به این ترتیب یکی، دو روز قبل از فرارسیدن شب چله مردهای جوان خنچههای آراسته به میوه رابه خانه نامزدهای خود میفرستند و خود به مهمانی خانه عروس میروند، خانواده دختر هم لباس و پارچه نبریده به داماد هدیه میدهند.
در گذشته گرد آمدن شب چله دور کرسی با نقل خاطرات شیرین و خواندن کتابهای داستانی تا نزدیک صبح ادامه مییافت. یکی دیگر از آیینهای شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است، مردم دیوان اشعار “لسانالغیب” را با نیت بهورزی و شادکامی باز میکنند و فال دل خویش را از او طلب میکنند.
در برخی دیگر از نقاط ایران “شاهنامه خوانی” رواج دارد، نقل خاطرات و قصه گویی پدربزرگها و مادربزرگها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر میکند.
در فرهنگ کهن ایرانی، اینها همه ترفندهایی است که خانوادهها گرد هم جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی سحر کنند. برگزاری مراسم شب چله با همه حقایق و داستانهای همراه با خود، هنوز در میان ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار است.
منبع: www2.irib.ir
پیامک شب یلدا
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه با ما
دل خوش باشه نصیبت
غم بمونه واسه فردا
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبى خوش است بدین قصه اش دراز کنید
حتی طولانی ترین شب نیز به خورشید می رسد.
شب یلداست؛ شبى که در آن انار محبت دانه مى شود و سرخى عشق و عاطفه، نثار کاسه هاى لبریز از شوق ما؛ شبى که داغى نگاه هاى زیباى بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج مى گیرد و بالا مى رود.
یلدا، مجالى است براى تکرار هر آنچه روزگارى، سرمشق خوبى هایمان بوده اند و امروز بر روى طاقچه عادت هایمان غبار مى گیرند.
یلدا، تو که مى آیى، بزرگ ترهاى شاید فراموش شده، دوباره به جوان ترهاى مهمان، به گرمى لبخند مى زنند.
یلدا، تو که مى آیى، طعم گرم و صمیمى گرد هم آمدن خانواده ها را دوباره مى توان حس کرد.
یلدا، تو را دوست دارم، به اندازه همه ستاره هایى که در چشم هایت مى درخشند، اى خواستنى ترینِ شب ها! طعم تو، به اندازه همه صبح هاى دل انگیز آفتابى بهار، شیرین است.
امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم.
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛ ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است.
شب یلدا، «شب عاشقان بی دل» آکنده از عطر مهربانی، سرشار از ترنّم عشق و لبریز از تبسّمِ آینده باد!
توی سرمای این شب طولانی به فکر بی خانه مان هایی که چشم میزنند زودتر صبح بشه هم هستی ؟
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آن قدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.
یلدایتان مبارک
روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندی یلدا
شب یلدا مبارک
بیا ای دل کمی وارونه گردیم
برای هم بیا دیوونه گردیم
شب یلدا شده نزدیک ای دوست
برای هم بیا هندونه گردیم
شب یلدا مبارک
شیرینىِ در کنار هم بودن لبخندهاى امشب، هزار بار بهتر از اشکِ حسرت ریختن بر مزار جدایى هاى فرداست.
ما منتظر صبح شب یلداییم
دستی به دعا تا فرج فرداییم
شب یلدایتان مبارک
دیدگاهتان را بنویسید