امین، امانت‌دار وقت شما...1403-02-08
اشتراک گذاری:

حوادث کوفه قبل عاشورا 2

خطبه ابن زیاد در مسجد کوفه – بر بزرگان شهر و سرشناسان سخت گرفت و گفت: نام سرشناسان و هواخواهان یزید و هرکه از مردم خوارج در میان شما هستند و آن دسته از نفاق پیشگانى که کارشان ایجاد دودستگى و پراکندگى در میان مردم است، براى من بنویسید. پس هرکه ایشان را نزد ما آورد در امان است.

خطبة ابن زیاد فی جامع الکوفة

و قال عمرو عن أبی مخنف عن المعلّى بن کلیب عن أبی الودّاک قال: لمّا نزل ابن زیاد القصر، نودی فی النّاس: الصّلاة جامعة، فاجتمع إلیه النّاس، فخرج إلینا، فحمد اللّه و أثنى علیه، ثمّ قال: أمّا بعد فإنّ أمیر المؤمنین- أصلحه اللّه- ولّانی مصرکم و ثغرکم و فیئکم و أمرنی بإنصاف مظلومکم و إعطاء محرومکم و بالإحسان إلى سامعکم و مطیعکم، و بالشّدّة على مریبکم فأنا لمطیعکم کالوالد البرّ الشّفیق و سیفی و سوطی على من ترک أمری و خالف عهدی، فلیبق امرؤ على نفسه، الصّدق ینبئ عنک لا الوعید. ثمّ نزل.

خطبه ابن زیاد در مسجد کوفه

و پس از ورود به قصر دستور داد جارچى حکومت مردم را به مسجد دعوت کند. چون مردم در مسجد گرد آمدند به منبر رفت و پس از ثناى خدا، سخنان زیر را ایراد کرد: امّا بعد، امیر المؤمنین (یزید) مرا بر شهر و مرز و بوم و بیت المال شما فرمانروا ساخته و به من دستور داده، نسبت به ستمدیدگان به انصاف رفتار کنم و به محرومین بخشش کنم و به آنان که فرمانبر و مطیع قوانین و دستورند، احسان و نیکى معمول دارم و هرکه مورد سوءظنّ و متّهم باشد، به سختى با او رفتار کنم.
من نسبت به هرکس که مطیع و فرمانبردار باشد، چون پدرى مهربان هستم؛ ولى شمشیر و تازیانه عقوبتم آماده است براى آن‏ کس که از دستور من سرپیچى کند و بیعت خود را بشکند. پس هرکس باید بر خود بترسد «و راستى گفتار هنگام عمل معلوم مى‏شود، نه تهدید» (یعنى این سخن جنبه تهدید تنها ندارد، بلکه حقیقتى مسلّم است).
این سخنان کوتاه را گفت و از منبر به زیر آمد.

أبو الفرج، مقاتل الطّالبیّین، صفحه 63- 64
ترجمه مقاتل الطّالبیّین، رسولى محلّاتى، صفحه 94
موسوعة الامام الحسین(علیه‏السلام)، جلد اول، صفحه 529 – 530

و أخذ العرفاء و النّاس أخذا شدیدا، فقال: اکتبوا لی العرفاء و من فیکم من طلبة أمیر المؤمنین و من فیکم من أهل‏ الحروریّة و أهل الرّیب الّذین شأنهم‏ الخلاف و النّفاق‏ و الشّقاق‏ فمن یجی‏ء لنا بهم فبری‏ء و من لم یکتب لنا أحدا، فلیضمن لنا من فی عرافته أن لا یخالفنا منهم مخالف و لا یبغی علینا منهم باغ فمن لم یفعل برئت منه الذّمّة و حلال لنا دمه و ماله، و أیّما عریف وجد فی عرافته من بغیة أمیر المؤمنین أحد لم یرفعه إلینا، صلب على باب داره و ألغیت تلک العرافة من العطاء.

بر بزرگان شهر و سرشناسان سخت گرفت و گفت: نام سرشناسان و هواخواهان یزید و هرکه از مردم خوارج در میان شما هستند و آن دسته از نفاق پیشگانى که کارشان ایجاد دودستگى و پراکندگى در میان مردم است، براى من بنویسید. پس هرکه ایشان را نزد ما آورد در امان است و هرکه نامشان را ننوشت، باید ضمانت کند و به عهده گیرد که کسى از آنان که مى‏شناسد و تحت نظر او هستند، با ما مخالفت نکند و یاغیگرى بر ما ننماید، و اگر این کار را نکرد، ذمه ما از او برى است و خون و مالش بر ما مباح و حلال است و هر رئیسى (و بزرگ محله‏اى) در میان مردم آشناى خود، از دشمنان یزید کسى را بشناسد (و به ما معرفى نکند) و او را نزد ما نیاورد، بر در خانه خود به دار آویخته خواهد شد و بهره‏اش از بیت المال لغو خواهد گردید.

الإرشاد مفید، جلد دوم، صفحه42
أسرار الشّهادة، الدّربندی، صفحه 220
موسوعة الامام الحسین(علیه‏السلام)، جلد اول، صفحه536

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *