کار کردم تا سربار نباشم
از رنجی حرف میزند که از او کارآفرین ساخته، در نگاه به فاطمه میتوان فهمید که تمایل ندارد از تلخیها گذشته حرف بزند و سعی میکند گذرا از آن عبور کند اما آنچه خودش میگوید؛ این است؛ «کار کردم تا سربار نباشم».
میگوید: با ازدواج در دوران جوانی ساکن یکی از شهرهای استان گیلان شدم؛ اما زندگی آنچنان که فکرش را میکردم، بروفق مرادم نبود و بعد از سالها تحمل مشکلات، مجبور به بازگشت به خانه پدری شدم و اکنون باید با بازگشت کاری میکردم تا سربار نباشم.
فاطمه اسدی حالا بانوی توانمندی است که از او به عنوان مجری طرح میوهخشک و سبزیجات خشک و کارآفرین نمونه کمیته امداد امام خمینی بهشهر یاد میشود و در مورد چگونگی ایجاد این شغل و افزایش چند برابری درآمد میگوید: بنا بر شرایطی تحت پوشش امداد گیلان بودم که با توجه به مشکلات فراوان، دریافت ماهانه جوابگو نبود و در اراضی کشاورزی و شالیزاری کار میکردم که با انتقال پرونده به کمیته امداد امام خمینی بهشهر، دنبال ایده جدید بودم که به میوه خشک رسیدم و چهار سال قبل با اخذ وام 20 میلیون تومان از امداد بهشهر، کار را شروع کردم.
از جرقه زدن ایدهای میگوید تنها گاهی یک نگاه دقیقتر به اطراف و یک تلنگر لازم است تا از فاطمه اسدی بانوی مددجوی بهشهری یک بانوی خودکفا بسازند؛ با یک نگاه دقیق و تلنگر، نه تنها برای خود اشتغال ایجاد کرده و به خودکفایی رسیده است؛ بلکه زمینه اشتغال دهها خانوار دیگر را به صورت مستقیم و غیرمستقیم فراهم کرده است.
از جرقه زدن ایدهای میگوید تنها گاهی یک نگاه دقیقتر به اطراف و یک تلنگر لازم است تا از فاطمه اسدی بانوی مددجوی بهشهری یک بانوی خودکفای بهشهری بسازند؛ با یک نگاه دقیق و تلنگر، نه تنها برای خود اشتغال ایجاد کرده و به خودکفایی رسیده است؛ بلکه زمینه اشتغال دهها خانوار دیگر را به صورت مستقیم و غیرمستقیم فراهم کرده است.
ایجاد اشتغال از طریق میوه و سبزی خشککنی، ایدهای نو بود که مسیر زندگی فاطمه را تغییر داد و اکنون شاهد طلوعی دوباره در زندگیاش شده است.
در آخرین قرارداد، با یک کشور خارجی عقد قرارداد داشتم که میوه خشک خرمالو را از طریق یکی از شرکتهای مازندران به کشور ژاپن صادر کردیم.
بستن قرارداد صادراتی با ژاپن
وی در گفتوگو با فارس از صادرات محصولاتش حرف میزند و عکسها و حرفهای که درباره او اکنون به عنوان کارآفرین یاد میشود؛ از روزهای میگوید که نمیخواست مددجو بودنش را کسی بداند؛ اما حالا او کاری کرد که تلاشش به ثمر نشسته و از او به عنوان مجری طرح اشتغال و صادر کننده یاد میشود او در این زمینه میگوید؛ در آخرین قرارداد، با یک کشور خارجی عقد قرارداد داشتم که میوه خشک خرمالو را از طریق یکی از شرکتهای مازندران به کشور ژاپن صادر کردیم.
از رنجی به صورت سربسته میگوید که سالهاست که پدرش را در بستر بیماری زمینگیر کرده و اکنون که او به خانه پدری بازگشته است؛ باید برای اشتغال خود فکری میکرد و در گپوگفتش ادامه میدهد؛ برای اشتغال باید از جایی شروع میکردم و مدتها ایده خشککردن میوه و سبزیجات و دریافت تسهیلات از کمیته امداد را در سر داشتم و از مدتها قبل با مسؤولان این نهاد این مسأله را بیان کرده بودم؛ اما چون سرفصلی در این راستا وجود نداشت؛ با تسهیلات در این زمینه در اوایل پیشنهادش موافقت نشد؛ اما او همچنان پیگیر ایده و امیدوار به ثمر نشستن طرحش….
تنها امیدش این بود که کارشناس گفته بود؛ پرونده در دستور کار است؛ تا اینکه با تماس نیروهای کمیته امداد بهشهر مبنی بر موافقت طرح و اشتغال در این بخش نور امیدی در دلش روشن شد…
ایجاد کارگاه میوه خشککنی با 20 میلیون وام امداد
خانم اسدی میگوید: با 20 میلیون وام اشتغال کمیته امداد و خرید تجهیزات و امکانات در مغازه پدری که از قبل داشتیم؛ کار را شروع کردم و توکل برخدا و پشتکار و حمایت کمیته امداد موجب شد تا اکنون از درآمد ماهانه 40 هزار تومانی به 4 میلیون تومان درآمد ماهانه برسم.
با خشک کردن میوهجات در زیرزمین خانه پدری خود ماهانه حداقل 4 میلیون تومان برای خود درآمدزایی داشته و برای حدود 10 نفر به طور مستقیم اشتغال ایجاد کردم.
با خشک کردن میوهجات در زیرزمین خانه پدری خود ماهانه حداقل 4 میلیون تومان برای خود درآمدزایی داشته و برای حدود 10 نفر به طور مستقیم اشتغال ایجاد کردم.
تجربه تلخ و شیرینی دارد و در شرح کارهای انجام داده گذشتهاش میگوید؛ اگرچه شروع کار برای فردی که تاکنون این کار را تجربه نکرده بسیار سخت است؛ اما از پای ننشستم و ناامید نشدم و با توکل به خدا، کارگاهی کوچک در مغازه پدری دائر کردم و با خرید دستگاههای اولیه کار را شروع کردم.
گرفتن مجوزها نیز شراطی داشت که گاهی خستهکننده و طولانی بود اما با این حال همچنان گرفتن مجوز بهداشت و خرید تجهیزات به روز و کارگاهی با شرایط استاندارد از دیگر دغدغههای مهم این بانوی کارآفرین است و تجهیز کارگاهی در وسعت بزرگتر با رعایت استانداردهای کامل هر روز بیشتر حس میشود.
با مرور زندگی فاطمه، به یاد ضربالمثل « در ناامیدی بسی امید است پایان شب سیه سفید است » افتادم، و چه زیبا این ضربالمثل در زندگی این بانوی بهشهری معنا پیدا کرد.
اشتغال، رکود اقتصادی و تولید از دغدغههای مهم مردم و دولتمردان در دوران مختلف بوده است؛ چرا که امنیت و آرامش یک جامعه در گرو رشد اقتصادی، اشتغال و توسعه کشور است.
کمیته امداد امام خمینی بعد از انقلاب برای اشتغال و خودکفایی مددجویان خود تلاشهای فراوانی را در دوران مختلف انجام است و به نوعی یکی از اهداف اساسی کمیته امداد ایجاد اشتغال پایدار است.
شاید تا سالهای قبل اشتغال و خودکفا شدن برای مددجویان امداد تنها یک رویا بود؛ اما اکنون این مساله دیگر رویا و خواب نیست و مددجویان با ارائه طرحهای مختلف اشتغالزایی و بیان ایدهها و نظرات خود؛ توانستند اشتغال مناسب برای خود و خانواده فراهم کنند و در این بین یک بانوی بهشهر با ایجاد اشتغال در بخش خشککن میوه، درآمد خود را تا 100 برابر افزایش داده است و اشتغالی نجاتبخش برای او و خانواده شد.
در گذشته توان خرید حتی یک قرص نان را نداشتم و اکنون با کمک مراکز نیکوکاری، اشتغال در منازل را برای بانوان در دستور کار داریم.
نیازمند ایجاد فضای بیشتر برای توسعه کسب و کار هستم
این بانوی کارآفرین و توانمند شده در ادامه درباره درخواستهایش میگوید؛ در گذشته توان خرید حتی یک قرص نان را نداشتم و اکنون با کمک مراکز نیکوکاری، اشتغال در منازل را برای بانوان در دستور کار داریم.
دیدگاهتان را بنویسید