آنچه در زیر میآید، دروس “هفتادوهفتم و هفتادوهشتم و هفتادونهم” از جلد دوم «رسالهی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدظلهالعالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.
۱. جلوگیری از بارداری
شرایط جواز جلوگیری از بارداری
الف) خوف ضرر قابل توجه برای بدن مرد یا زن نباشد.
ب) مستلزم لمس یا نظر حرام نباشد.
ج) موجب از بین رفتن نطفه بعد از استقرار آن در رحم نشود.
د) با یک غرض عقلایی باشد.
ه) در مورد زن، باید علاوه بر شرایط فوق، بنابر احتیاط واجب، اجازه شوهر نیز باشد.
نکته
الف) با توجه به اینکه جز همسر فرد، کسی نمیتواند به عورت دیگری نگاه کند، مگر در صورت ضرورت، لذا اگر روشی که برای جلوگیری انتخاب کرده موجب نگاه به عورت شود، انجام آن جایز نیست.
ب) ملاک، ضرر قابل توجه نداشتن است. لذا اگر ضرر آن قابل اعتنا نباشد، اشکالی ندارد.
ج) برداشتن لوله یا جلوگیری از بارداری معالجه نیست. لذا اگر لمس یا نظر حرامی صورت گیرد، جلوگیری از بارداری حرام خواهد بود؛ اگرچه زن و شوهر هر دو راضی باشند و ضرر قابل توجهی هم برای بدن آنها نداشته باشد. بله اگر برای درمان بیماری یا جلوگیری از تشدید آن، اینکار ضرورت دارد، اشکالی نخواهد داشت. لذا توهم ضرورت، برای جواز این کار کافی نیست.
مسئله
الف) جلوگیری از بارداری به صورت دائمی باید غرض عقلائی داشته باشد؛ مثل جلوگیری از تولد فرزند مریض و… .
ب) شوهر حق ندارد همسر خود را مجبور به جلوگیری از بارداری کند.
ج) بستن لولههای مرد منوط به اجازه زن نیست.
د) اگر حاملگى براى حیات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن بهطور اختیارى جایز نیست.
۲. سقط جنین
از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچ یک از مراحل رشد جنین، جایز نیست.
به محض انعقاد نطفه:
الف) قبل از دمیده شدن روح در صورت مشقت فوقالعاده و غیر قابل تحمل در نگهداری یا بزرگ کردن طفل ناقصالخلقه برای والدین یا خوف مرگ مادر، جایز است.
ب) پس از دمیده شدن روح مطلقاً حرام است. مگر با استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو تهدید شود و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد، ولی نجات زندگی مادر فقط با سقط جنین ممکن باشد.
در این حالت واجب است به گونهای عمل شود که قتل طفل عرفاً مستند به کسی نشود.
مسئله
الف) سقط جنین حرام است؛ هرچند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر دختر یا دیگران مجوّز نمیشود.
ب) زن بارداری که مجبور به معالجه لثه یا دندانهایش شده و به عمل جراحی و بیهوشی و عکسبرداری با اشعه نیاز دارد، حق ندارد سقط جنین کند؛ هرچند این عمل موجب نقص در جنین شود.
ج) سقط جنین، به مجرّد وجود مشکلات و سختیهای اقتصادی، جایز نمیشود.
د) حتی اگر مطمئن باشیم نطفه یا جنین ناقصالخلقه متولد میشود، سقط جنین، اگرچه قبل از دمیده شدن روح باشد، حرام است؛ مگر خوف جان مادر باشد.
دیه سقط جنین
میزان دیه جنین:
الف) نطفه بعد از استقرار در رحم: ۲۰ دینار طلا
ب) علقه(۱): ۴۰ دینار طلا
ج) مضغه(۲): ۶۰ دینار طلا
د) استخوان بدون گوشت: ۸۰ دینار طلا
ه) گوشت آن را پوشانده: ۱۰۰ دینار طلا
مسئله
الف) اگر سقط جنین با مجوز شرعی باشد، بنابر احتیاط واجب باید دیه آن پرداخت شود.
ب) با پرداخت دیه، گناه این عمل حرام پاک نمیشود. بلکه جریمهای دنیایی است و عذاب اخروی هم دارد.
ج) باید دیه را کسی بپردازد که سقط و از بین بردن جنین مستند به او بوده است.
مثال: اگر پزشک معالج آمپول سقط به زن تزریق کرده باشد، چیزی برعهده زن نیست. اما اگر زن خودش آمپول زده یا دارویی خورده و یا مثلاً شوهر چیزی را بدون آگاهی زن به او خورانده باشد یا ضربتی وارد کرده که موجب سقط شده، در این موارد دیه برعهده عامل بدون واسطه و مستقیم خواهد بود که به وارث بچه پرداخت میشود. لذا عامل سقط:
یک- پزشک یا دیگری است به پدر و مادر بچه دیه پرداخت میشود.
دو- زن است به پدر بچه دیه پرداخت میشود.
سه- شوهر است به مادر بچه دیه پرداخت میشود.
۳. تلقیح مصنوعی
تلقیح مصنوعی به خودی خود ایراد ندارد؛ مگر آنکه مقدمه این کار، لمس یا نظر حرام باشد یا شوهر راضی نباشد.
نکته
الف) صرف اینکه پزشک، جنس موافق است، مجوز نگاه به عورت نمیشود.
ب) تلقیح مصنوعی به هر نحوی که باشد -چه بیرون رحم و چه داخل آن، چه از اسپرم شوهر و چه از اسپرم دیگری و چه از تخمک همسر یا دیگری-، رابطه مولود با دیگران به شرح ذیل است:
صاحب تخمک: مادر
صاحب اسپرم: پدر
صاحب رحم(زن): اگر خودش صاحب تخمک نیست، باید احتیاط کند؛ یعنی نه خود را محرم بچه بداند و نه با او حق ازدواج دارد. لذا باید حجاب را کاملاً رعایت کند.
ج) اگر صاحب رحم، همسر صاحب اسپرم باشد یا قبلاً همسر او بوده، به مولود اگر پسر است، محرم است و اگر صاحب رحم، همان صاحب تخمک باشد، در این حال شوهر این زن (که غیر از صاحب اسپرم است) در صورتی که قبلاً عمل زناشویی با این زن انجام داده یا بعداً انجام شود، به فرزند متولد شده (دختر) محرم خواهد بود و این دختر حکم ربیبه را دارد. همچنین اگر زن صاحب رحم به واسطه این نوزاد در سینههایش شیر ایجاد شود و طبق احکام رضاع به بچه شیر دهد، مادر رضاعی او میشود.
۴. تغییر جنسیت
این عمل، به خودی خود و برای کشف و آشکار کردن واقعیت جنسی آنان، ایراد ندارد. اما نباید مقدمات حرام یا مفسده داشته باشد (مثل لمس یا نظر حرام).
مثال: انجام عمل جراحی برای الحاق فرد خنثا به زن یا مرد جایز است؛ به شرط آنکه مقدمات آن حرام نباشد.
توضیح:
اگر حل نکردن مشکل جنسیت موجب مشقت زیاد یا خوف مریض شدن و ضرر به بدن گردد، اگرچه تغییر جنسیت مستلزم لمس یا نظر حرام توسط پزشک میشود، ایراد ندارد. در غیر این صورت حرام است.
۵. تشریح میت
الف) غیر مسلمان تشریح جایز است.
ب) مسلمان اگر غیرمسلمان وجود ندارد، در حالتهای ذیل جایز است:
یک- نجات جان دیگری فقط از این راه مقدور باشد.
دو- کشف مطالب جدید پزشکی مورد نیاز جامعه منوط به این کار باشد.
سه- دستیابی به اطلاعاتی که برای جلوگیری از بیماری تهدید کننده مردم لازم است، منوط به این کار باشد.
چهار- کشف علت مرگی که مشکوک است، منوط به این کار باشد.
مسئله
الف) استخراج پلاتین (یا هر چیز ارزشمند) از بدن میت مسلمان از طریق تشریح و قبل از دفن، جایز است؛ به شرط آنکه بیاحترامی به میت محسوب نشود.
ب) تشریح جنین متعلق به مسلمان در حکم تشریح میت مسلمان است.
ج) اگر به نبش قبور مسلمانان نیاز باشد (مثلاً به استخوانی در پزشکی نیاز باشد) و بهعلاوه غیر مسلمان یافت نشود، جایز است.
د) مرگ مغزی حکم مرگ را ندارد.
۶. پیوند اعضا
باید شرایط عمومی ذیل برای جایز بودن پیوند اعضا حاکم باشد:
الف) ضرر قابل توجه برای بدن شخص هدیهدهنده یا گیرنده نداشته باشد.
ب) مستلزم حرام دیگری مثل لمس یا نظر حرام و مفاسد دیگر نباشد؛ مگر اینکه حفظ جان شخصی منوط به آن باشد یا برای درمان ضرورت داشته باشد.
انسان سالم (عدم مرگ مغزی)
باید شرایط بالا حاکم باشد.
مرگ مغزی
علاوه بر شرایط عمومی فوق، باید:
پیوند اعضاء موجب تسریع مرگ واقعی شخص نشود.
با اذن قبلی وی صورت گیرد؛ مگر نجات جان مسلمانی منوط به آن باشد.
مسئله
اگر پیوند عضو موجب تسریع مرگ واقعی فرد مبتلا به مرگ مغزی شود، حتی برای نجات جان دیگری هم این کار حرام است.
میّت
الف) باید پیوند اعضا یا با اذن قبلی میت در زمان حیات یا با اذن اولیای او پس از مرگ انجام شود؛ مگر اینکه جان مسلمانی فقط از این راه نجات پیدا کند.
ب) عرفاً مثله یا هتک حرمت میّت محسوب نشود؛ مگر اینکه حفظ جان مسلمانی فقط از این راه ممکن باشد.
ج) اگر برداشتن اعضا از بدن میت مسلمان با رضایت میت (قبل از مرگ) باشد، دیه ندارد و الّا دیه دارد (مثلاً قرنیه چشم ۵۰ دینار است).
د) حکم پیوند اعضای تناسلی، در حکم همان اعضای معمولی است.
ﻫ) پیوند آلت تناسلی به دیگری، بهطوری که پس از پیوند و التیام، جزئی از بدن فرد دوم شود، از نظر طهارت و نجاست، اشکالی نخواهد داشت و از نظر الحاق فرزند به شخص دوم هم ایرادی ندارد.
۷. ختنه
ختنه پسران واجب است و شرط صحت طواف در حج و عمره است و اگر تا بعد از بلوغ به تأخیر بیفتد، بر خود آنان واجب است که ختنه کنند.
مسئله
ختنه پسران وقتی واجب است که مقداری از غلاف که قطع آن واجب است، روی حشفه (قسمت انتهای آلت) وجود داشته باشد.
آموزش پزشکی
یادگیری یا معاینه پزشکی که همراه با لمس یا نظر حرام است (مثل نگاه به عورت، نگاه به بدن نامحرم یا لمس آن) در صورتی جایز است که:
۱. راهی جز آن وجود نداشته باشد.
۲. دانشجو در مقام یادگیری و تعلّم پزشکی مطمئن باشد که:
اولاً: با مراجعه بیماران با این نوع بیماری و بیماریهای مشابهی که در درمان آن نیازمند چنین یادگیری است، مواجه میشود.
ثانیاً: توانایی درمان مریض منوط به این اطلاعات و یادگیریهاست.
۳. در حد امکان احکام نگاه کردن در بخشهای قبلی رعایت شود.
مسئله
۱. در هنگام وضع حمل، باید پزشکان در نگاه و لمس به قدر ضرورت(۳) اکتفا کنند و زن هم اگر به هوش است و میتواند خود را بپوشاند تا حدّ ممکن واجب است خود را بپوشاند یا از کس دیگر بخواهد این کار را انجام دهد.
۲. عمل جراحی زیبایی، درمان محسوب نمیشود و نگاه کردن و لمس توسط نامحرم برای این منظور حرام است؛ مگر در مواردیکه برای درمان سوختگی و مانند آن باشد و پزشک مجبور به لمس و نگاه کردن باشد.
۳. نگاه زن به عورت زن دیگر، حرام است؛ همانطور که نگاه مرد به عورت مرد حرام است؛ مگر اینکه ضرورت بند ۱ وجود داشته باشد.
۴. در مقام معالجه در صورتی استمناء جایز است که اولاً درمان منوط به آن باشد، ثانیاً نتوان بهوسیله همسر این کار را انجام داد.
(۱) خون بسته شده (۲) گوشت جویده شده (۳) مراد از لفظ “ضرورت لمس و نظر”، یعنی در تشخیص بیماری و درمان آن مجبور به لمس یا نظر باشد و مسلّم است که به مقدار ضرورت باید اکتفا کرد؛ مثلاً اگر از طریق آیینه یا دستگاه یا با دستکش میتوان به هدف رسید، باید به همان اکتفا کرد. (۱۲۹۶-۱۲۹۹-۱۳۰۰-۱۳۰۳)
دیدگاهتان را بنویسید