بیش از ۵۰ سال است که اقتصاد ایران درگیر تورم است و انباشت دانش و مطالعه در خصوص مهار تورم در اقتصاد ایران وجود دارد. در دهه ۹۰ هم کشور با ۲۴ درصد تورم روبرو بوده است. یعنی عملا از دهه ۵۰ اقتصاد درگیر تورم شده و مطالعلت کافی در خصوص علل آن هم وجود دارد. همواره ایران جزو ۵ کشور بالای نرخ تورم در جهان بوده در حالی که تقریبا تمام دنیا توانسته اند تورم را مهار کنند. حتی در کشورهای جنگ زده و ناامن مانند افغانستان، سوریه و عراق هم نرخ تورم زیر ۱۰ درصد بوده در حالی که تورم در کشور در سالهای اخیر عددهای بالاتر از ۳۰ درصد را تجربه کرده است. نیل به هدف کنترل تورم نیازمند تصمیمات سخت است و بدون این تصمیمات امکان مهار تورم وجود نخواهد داشت. اقتصاد ایران سه ناترازی بزرگ دارد که حل این ناترازی ها کلید رسیدن به نرخ تورم پایین است. ناترازی بودجه ای، ناترازی بانکی و ناترازی بخش تجارت خارجی غیرنفتی. کسری های بودجه ای و کسری های تجاری غیرنفتی در کنار ناترازی نظام بانکی ریشه های تورم در اقتصاد ایران هستند که به واسطه انتظارات تورمی و با تشدید نااطمینانی ها، این سه ناترازی موجبات رشد نقدینگی و افزایش قیمت ارز و به تبع آن تورم را در اقتصاد ایران موحب شده است. راه حل مشخص است. حل ریشه ای ناترازی در اقتصاد ایران می تواند به کاهش نرخ تورم کمک کند. کسری های بودجه ای باید برطرف شود که نیازمند انضباط مالی و پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی و دوری از گسترش هزینه های مازاد و اضافه است.کسری های تجای غیرنفتی هم بایستی برطرف شود که نیازمند توسعه صادرات غیرنفتی، کنترل و ساماندهی واردات رسمی و مبارزه جدی با واردات قاچاق است. عامل سوم تورم، ناترازی نظام بانکی است. اقتصادی ایران بیش از هزار هزار میلیارد تومان ناترازی نظام بانکی دارد که ماحصل ضعف نظارت های بانک مرکزی، گسترش مطالبات معوق، ولنگاری بانکهای بد و معیوب بودن سیستم بانکی در اقتصاد است. لذا دولت و بانک مرکزی آینده باید تلاش کند با تشدید نظارت ها، تحمیل شاخصه های کنترلی و الزام بانکها به رعایت شاخصه های کاهنده ناترازی، موجبات کنترل ناترازی نظام بانکی را فراهم آورد. در صورت حل سه ناترازی در اقتصاد ایران می توان امید داشت که درآینده کنترل واقعی تورم مقدور خواهد بود. در غیر این صورت شاید به صورت تصنعی و غیرواقعی با کاهش انتظارات تورمی، نرخ تورم کمتر شود ولی پایدار نخواهد بود و مجدد با کوچکترین تکانه ای شعله تورم افزوخته خواهد شد.دولت آینده همچنین باید در کنترل رشد نقدینگی متمرکز شود و برای کنترل رشد نقدینگی چاره ای جز حل سه ناترازی اشاره شده وجود ندارد. کاهش کسری های بودجه و کسری های تجاری غیرنفتی در کنار کاهش ناترازی نظام بانکی می تواند اقتصاد را برای کنترل تورم امیدوار کند. هر موقع سه عامل اشاره شده را با مسکن نفت آرام کردهایم به هسته سخت تورم رسیدهایم. شاهد این مدعا نیز تورم سال ۹۵ است که به حدود ۹ درصد رسیده بود. در آن سال به واسطه برجام، درآمدهای سرشاری نفتی داشتیم که توانستیم به صورت مصنوعی و مسکنوار بخش پولی، مالی، تولیدی و وارداتی مهار و به هسته سخت تورم برسیم که در اینجا دیگر نتوانستیم اقدامی برای شکستن آن انجام دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید