امین، امانت‌دار وقت شما...1404-06-24
اشتراک گذاری:

تاب‌آوری کاروان حسینی در برابر جنگ روانی و جهاد در برابر ظلم

امام حسین(ع) در مسیر قیام عاشورا نه‌تنها به مبارزه‌ی نظامی علیه ظلم یزید پرداخت، بلکه یک جهاد فرهنگی و رسانه‌ای بزرگ را مدیریت کرد. از منظر سواد رسانه‌ای، آنچه در کربلا رخ داد صرفاً یک نبرد نظامی نبود، بلکه جنگی بود برای مدیریت افکار، احساسات و روایت‌ها. امام حسین(ع) با درک این واقعیت، خانواده، یاران، زنان و کودکان کاروان خود را به‌گونه‌ای آماده کرد که هم پذیرش جهاد در برابر ظلم برای آنان آسان‌تر شود و هم تاب‌آوری روحی و روانی‌شان در برابر فشارهای روانی و تبلیغاتی دشمن افزایش یابد.

نخستین گام امام حسین(ع)، شفاف‌سازی پیام و هدف قیام بود. در فضایی که رسانه‌های اموی به‌دنبال تحریف واقعیت بودند و قیام امام را اقدامی سیاسی معرفی می‌کردند، حضرت با خطبه‌های روشن و واژگان دقیق، روایت درست را به همراهان و جامعه منتقل کرد: «من برای اصلاح امت جدم قیام کرده‌ام.» این شفافیت رسانه‌ای باعث شد که یاران و خانواده با آگاهی کامل و بدون اجبار تصمیم بگیرند، و کسی از سر ناآگاهی یا فریب‌خوردگی همراه کاروان نشود. حتی در طول مسیر، امام بارها فرصت بازگشت را به یاران داد تا انتخابشان آزادانه باشد. این روش، یک نمونه برجسته از سواد رسانه‌ای در مواجهه با شایعات و پروپاگاندا است؛ زیرا انتخاب آگاهانه موجب افزایش استقامت در برابر فشارها می‌شود.

امام حسین(ع) سپس به تقویت معنویت و باور دینی یاران پرداخت. در شرایطی که دشمن با جنگ روانی و تهدید می‌کوشید روحیه کاروان را تضعیف کند، دعا، تلاوت قرآن و شب‌زنده‌داری به‌ویژه در شب عاشورا، نقش یک سپر روانی ایفا کرد. این رویکرد، شبیه به امروز است که در جنگ‌های رسانه‌ای، اتصال به ارزش‌های معنوی و هویتی موجب آرامش و انسجام جمعی می‌شود و تاب‌آوری را افزایش می‌دهد.

یکی از مهم‌ترین تدابیر امام، مشارکت فعال زنان و خانواده‌ها در جریان قیام بود. برخلاف تصور رایج که زنان را تنها همراهان منفعل می‌داند، امام زینب(س) و دیگر زنان را به‌عنوان رسانه‌های زنده و متحرک برای انتقال پیام عاشورا آماده کرد. نقش حضرت زینب(س) در سخنرانی‌های کوفه و شام نمونه‌ای بارز از مدیریت رسانه‌ای پس از بحران است. این اقدام امام دو نتیجه مهم داشت: نخست، زنان و کودکان احساس کردند بخشی جدایی‌ناپذیر از این مأموریت الهی هستند و این حس مسئولیت، اضطرابشان را کاهش داد؛ دوم، پیام قیام از محاصره تبلیغاتی حکومت اموی خارج شد و به جهان اسلام رسید.

امام حسین(ع) همچنین با مدیریت تدریجی فشار روانی، خانواده و یارانش را آماده کرد. مسیر حرکت به‌گونه‌ای انتخاب شد که فرصتی برای تصمیم‌گیری، آموزش و تقویت روحیه فراهم باشد. این روند تدریجی، مانند یک دوره آموزشی بود که افراد را برای رویارویی با بحران نهایی آماده کرد. از منظر سواد رسانه‌ای، این همان مدیریت مرحله‌ای اطلاعات و عواطف است؛ یعنی مخاطبان را یکباره با واقعیت تلخ روبه‌رو نکردن، بلکه به آنها زمان دادن تا آگاهی و پذیرششان رشد کند.

امام با گفت‌وگوهای عاطفی و الهام‌بخش، انسجام روانی گروه را حفظ کرد. برخورد مهربانانه با کودکان مانند حضرت رقیه(س) و سکینه(س)، و حمایت عاطفی از زنان و مردان، نشان‌دهنده اهمیت «سرمایه اجتماعی» در تاب‌آوری است. این سرمایه اجتماعی امروز هم در جوامع درگیر جنگ یا بحران، عامل مهمی برای مقاومت در برابر پروپاگاندا و ناامیدی است.

در نهایت، شخصیت خود امام حسین(ع) به‌عنوان یک الگوی زنده رفتاری، قوی‌ترین پیام رسانه‌ای قیام بود. صبر، سخاوت، شجاعت و حتی احترام به دشمن (مانند برخورد با حر) پیام‌های قدرتمندی بودند که بدون نیاز به واژه، به همراهان و حتی به تاریخ منتقل شدند. در سواد رسانه‌ای، به این اصل «قدرت پیام غیرکلامی» می‌گویند؛ رفتاری که اثرش ماندگارتر از هر سخنرانی است.

به‌طور کلی، امام حسین(ع) با ترکیب این راهکارها توانست خانواده، یاران و کودکان را نه‌تنها برای تحمل رنج‌های جسمی و روانی آماده کند، بلکه آنان را به راویان حقیقی پیام عاشورا تبدیل نماید. درسی که امروز می‌توان از این رویکرد گرفت، آن است که در جنگ‌های رسانه‌ای و روانی، آگاهی‌بخشی، مدیریت روایت، مشارکت فعال خانواده‌ها و تقویت هویت معنوی، چهار رکن اساسی برای ایجاد تاب‌آوری اجتماعی هستند. همان‌گونه که امام حسین(ع) نشان داد، حتی در سخت‌ترین شرایط، اگر روایت درست به‌موقع و شجاعانه منتشر شود، حقیقت می‌تواند بر تحریف غلبه کند و جامعه را در مسیر مقاومت و امید قرار دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *